چند روایت درباره ی اهمیت حجاب در نظر فاطمه زهرا علیهاسلام:
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که:
روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد.
رسول خدا فرمود:« چرا از او رو میگیری، او که تو را نمیبیند؟»
فاطمه عرض کرد:« او مرا نمیبیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمیبیند ولی بوی مرا که حس میکند.»
رسول خدا فرمود:« شهادت می دهم که تو پاره تن منی.»
روزی رسول خدا از اصحاب خود پرسید:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش کدام است؟» اصحاب نتوانستند جواب بدهند. این سؤال به گوش فاطمه علیهاسلام رسید. فاطمه فرمود:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتی است که در خانه اش بنشیند (و خود را در کوچه و بازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد.)»
وقتی رسول خدا این سخن را شنید، فرمود:« فاطمه پاره تن من است.»
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: روزی رسول خدا از ما پرسید:« بهترین کار برای زنان چیست؟»
فاطمه علیهاسلام پاسخ داد:« بهترین کار برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند »
رسول خدا فرمود:« فاطمه پاره تن من است »
رسول خدا بعد از ازدواج فاطمه علیهاسلام کارها را بین او و علی علیه السلام تقسیم کرد و فرمود کارهای منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی.
فاطمه علیها سلام میفرماید:« هیچ کس نمیداند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد.»
روزی فاطمه زهرا سلام الله علیها به اسماء فرمود:« چه بد است این تختههایی که بدن مرده را برای تشییع جنازه روی آن میگذارند! زیرا وقتی زنی را روی آن قرار می دهند و پارچه ای بر بدنش می کشند، حجم بدن او معلوم است.»
اسماء گفت:« من که در حبشه بودم، میدیدم مردم آنجا تابوتی از چوب درست میکردند و مرده را داخل آن میگذاشتند.»
سپس اسماء با چوب خرما تابوتی لبهدار درست کرد و به فاطمه علیهاسلام نشان داد. حضرت فاطمه بسیار خوشحال شد و فرمود:« این خیلی خوب است. وقتی مرده را داخل آن قرار دهند و پارچهای روی آن بکشند، دیگر معلوم نمیشود مرده مرد است یا زن.» و فرمود:« پس از مرگم، مرا در همین تابوت بگذارید.»
منابع:
* بحارالانوار، ج 43، صفحات 91 و 93 و 54 و81 و 189
* بحار/43/92 اول صفحه -
* بحار/189/43 -
* بحار1/81/43-
* بحار/43/54 -
منبع:http://www.hejabestan.ir/fa
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:«هر کس به نامحرم نگاه کند، خداوند چشم او را روز قیامت از آتش پر میکند؛ مگر اینکه در دنیا توبه کند.»
و نیز فرمود:«همه چشمها در روز قیامت گریانند مگر چشمی که در دنیا از ترس خدا بگرید و چشمی که به نامحرمان نگاه نکند و چشمی که در راه خدا شب را تا به صبح بیدار باشد.»
و نیز فرمود:«نگاه نامحرمان تیری است مسموم از تیرهای ابلیس. هر کس از ترس خداوند چشم خود را از نگاه حرام باز دارد، خداوند ایمانی به او عطا فرماید که شیرینی آن را در قلبش حس کند.»
و نیز فرمود:« زنا برای همه اعضای انسان وجود دارد: زنای چشم، نگاه به نامحرمان است، زنای زبان، سخن گفتن با نامحرمان به قصد لذت طلبی، زنای گوش، شنیدن سخن نامحرمان و زنای دست، لمس بدن نامحرمان است.»
و نیز فرمود:«خداوند بر زنی که شوهر دارد و به نامحرمان نگاه میکند خشم میگیرد.»
امام صادق علیه السلام فرمود:«هر کس نامحرمی را دید و چشم خود را به طرف آسمان بلند کرد یا بست، خداوند در بهشت، حورالعین بهشتی را به عقدش درمیآورد.»
منابع:
بحار الانوار، ج 104، باب 91، ص 31 تا42
منبع:http://www.hejabestan.ir/fa
یک استاد حوزه و دانشگاه مدل حرکتی فتنهگران در عاشورای 88 را دقیقاً همان حرکت عبیداللهبنزیاد، عمرسعد و یزید دانست و گفت: فتنهگران تلاش میکردند تا با سوءاستفاده از عنوان عزا و عاشورا علیه حرکت عاشورا اقدام کنند. با اشاره به حرمتشکنی روز عاشورا در فتنه سال 88 ، اظهارداشت: حرکت عاشورا در ذات خود برای ایجاد بصیرت بود.
وی با بیان اینکه در زمان امام حسین(ع) در جلو دیدگان مسلمانها دو مطلب پنهان شده بود که در واقع زمینهای برای پیدایش روز عاشورا بود، تصریحکرد: اولین موضوع این بود که مردم حجت زمان خود را گم کرده و مصداق آن را نمیشناختند.
وی مطلب دوم را این دانست که مردم دشمن زمان خود را نمیشناختند و دشمن را به جای امام انتخاب کرده بودند و افزود: یزید که به تعبیر امام حسین (ع) فاسق، فاجر و ضد اسلام بود را به عنوان امام و حجت مسلمانها انتخاب و با وی بیعت کرده بودند از این رو اباعبداللهالحسین«علیهالسلام» آن حرکت عظیم را ایجاد کردند تا چشم مسلمانها را نسبت به این دو مطلب بینا کنند.
این استاد حوزه و دانشگاه بر همین اساس حرکت امام حسین «علیهالسلام» را برای قدرت تشخیص و شناسایی مردم از امام و دشمن دانست و یادآورشد: حرکت بصیرتی را که اباعبداللهالحسین «علیهالسلام» در روز عاشورا ایجاد کردند در طول تاریخ آرام آرام اثر خود را بر جای گذاشت.
وی با بیان اینکه در دوران ما امام خمینی (ره) در بین ملت بصیرتی را ایجاد کردند که تداوم آن به جانشین ایشان مقام معظم رهبری منتقل شد، افزود: این بصیرت نسبت به حجت زمان و دشمن، موجب شد تا دشمنان در نقطهای از احساس شکست قرار گرفته از این رو وارد میدان شدند تا از همه نیروهای نفاق، نیروهای مخفی، دنیاطلبان، قدرتطلبها و افرادی که طالب پست و مقام بودند مجموعهای همانند احزاب که علیه رسولالله متحد شدند را در داخل کشور گرد هم آورده و هماهنگ با خود کنند شاید نقطه بصیرت دهنده به سایر نقاط جهان را از بین ببرند.
حجتالاسلام طائب با تأکید بر اینکه اوج بصیرت ملت ایران از عاشورا گرفته میشود، گفت: فتنهگران سال گذشته روز عاشورا را ابزاری قرار دادند تا این مرکز بصیرتدهی را کور کنند غافل از آنکه عاشورا در ذات خود بصیرت میدهد؛ فتنهگران از عاشورا برای از بین بردن بصیرت و اهل بصیرت استفاده کرده از این رو نمیتوانستند عاشورایی حرکت کنند.
وی بر همین اساس مدل حرکتی فتنهگران در عاشورای 88 را دقیقاً همان حرکت عبیداللهبنزیاد، عمرسعد و یزید دانست و افزود: فتنهگران تلاش میکردند تا با سوءاستفاده از عنوان عزا و عاشورا علیه حرکت عاشورا اقدام کنند اما خداوند متعال آنها را مجبور کرد تا ماهیت اصلی خود را آشکار کنند.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه پس از حادثه روز عاشورا ملت ایران در نهم دیماه پاسخ محکمی به فتنهگران دادند، اضافهکرد: باید توجه داشت دشمن از عاشورا لطمه میخورد چراکه عاشورا بصیرتده است، از این رو تلاش این است که اگر نتواند عاشورا را از بین ببرد به نوعی این روز را مشوش کند تا ویژگی بصیرتدهی آن کمرنگتر شود اما مردم ایران هوشیارتر از آن هستند که فتنهگران بتوانند در اقدامات خود موفق شوند.
منبع:www.ammarnews.com
حجتالاسلام و المسلمین در اولین شب از سخنرانی خود در دانشگاه امام صادق (ع) به طرح بحث مهمی به نام پیچیدگیهای دین و تأثیر آن در موضوعی به نام «ریزشها و رویشها» پرداخت. نظر به اهمیت این موضوع، در زیر به برخی از بخشهای مهم آن اشاره میشود:
* یکی از زیباییهای دین ما، به پیچیدگیها و لایه لایه بودن آن بر میگردد. اگر دین ساده بود و آدمها به راحتی به کنه و کمال آن میرسیدند دیگر دین نمیتوانست ظرف وجودی موجود بینهایتطلبی چون «انسان» را پر کند. همین پیچیدگیها است که باعث میشود انسان مؤمن همواره نگران عاقبت به خیری خویش باشد. «عاقبت به خیری» موضوع بسیار مهمی است. به خاطر همین در آیات و روایات همیشه در مورد ترسیدن و نگران بودن از عاقبت به خیری هشدار داده شده است. خداوند در سورهی آل عمران به مؤمنان خطاب میکند که مواظب باشید که یک وقت نامسلمان از دنیا نروید!
* قواعد و دستورات دینی مانند قواعد راهنمایی و رانندگی و امثالهم نیست که انسان بگوید من یاد گرفتم و همهی آن را بلدم. انسان در دین هر چقدر که جلوتر برود با موانع و پیچیدگیهای جدیدتر و صعبتری رو به رو خواهد شد. کیدها و مکرهای شیطان و جنود او شکل جدیدتر و سختتری به خود خواهد گرفت. و به همین دلیل است که ما در جامعهی دینی با موضوعی به نام «ریزشها و رویشها» مواجهایم.
* «ریزش» یعنی فرو اقتادن کسی که از او انتظار افتادن نیست. ریزش یعنی این که انسان در جایی سقوط کند که در آنجا انتظارش را ندارد. (البته این امر صرفا ناشی از بیتوجهی انسان نیست بلکه به عوامل دیگری هم بستگی دارد)
«رویش» نیز یعنی رشد انسانهایی که از آنها انتظار صعود نمیرود. همینطور یعنی انسان در مقطع و جایی رشد کند و اوج بگیرد که در آنجا انتظار ندارد.
* معمولا جامعه در دوران «بحران»ها با مسألهی ریزشها و رویشها مواجه میشود. قرآن کریم یکی از مصادیق رویشها را در مواقع بحرانی میداند. در سورهی آلعمران میخوانیم زمانی که مردم به بعضی از اشخاص میگویند مردم مخالف تو هستند، پس بترسید، آنها ایمانشان بیشتر تقویت شده و ثابتقدم تر میشوند.
* اصلا جامعهی دینی بدون ریزش و رویش وجود ندارد. این موضوع مخصوصا در دوران آخرالزمانی از اهمیت بیشتری برخوردار است. به همین دلیل در روایات گفته شده که در دورهی آخرالزمان غربالهای شدیدی صورت میگیرد. برخی افراد فکر میکنند که این ضعف جامعهی دینی است. در حالی که بر عکس این نقطهی قوت و زیبایی دین است. که با هیچ کسی عقد اخوت نبسته است. حتی اگر پسر پیامبر هم باشد باید بداند که این ملاکی محسوب نمیشود. که «پسر نوح با بدان بنشست خاندن نبوتش گم شد».
* کربلا مظهر ریزشها و رویشها است. در روز عاشورا لحظه به لحظه به ایمان اصحاب سیدالشهداء (ع) افزوده میشد. از آن طرف در سپاه مقابل شاهد ریزشهای شدید هستیم. این نکته مهم است افرادی که در کربلا مقابل امام حسین (ع) قرار گرفتند کافر و ملحد و رومی و ... نبودند بلکه همه جزو کسانی بودند که نماز میخواندند و روزه میگرفتند و حج میگذاردند. بنابراین کربلا مواجههی سپاه امام حسین (ع) با «بد»ها نیست، با «ریزش»ها است
گریه حضرت آدم بر امام حسین(ع)
صاحب کتاب درّالیمین در تفسیر این آیه مبارکه از قرآن کریم "فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم" (بقره37) می فرماید: خلاصه معنی چنان است که آدم (ع) در ساق عرش کلمه چند نگریست، جبرئیل او را بیاموخت که بدان کلمات که اسماء پیغمبر و آل پیغمبر بود پناهنده شود و بدین گونه سخن کند: جبرئیل گفت: این فرزند تو به مصیبتی بزرگ مبتلا شود که همه مصیبتها در نزد او کوچک باشد. گفت ای برادر آن چه مصیبتی است؟
گفت: کشته می شود در حالتی که تشنه باشد و بی کس باشد و تنها و فرید باشد و او را ناصری و معینی نباشد. ای آدم، اگر او را ببینی در حالتی که می گوید: "وا عطشاه وا قله ناصراه" تا گاهی که از تشنگی چشمش چنان تاریک می شود که آسمان را نتواند دید و هیچ کس او را جواب نگوید الا با زبان شمشیر و شراب مرگ . پس، او را میکشند چنانکه گوسفند را از قفا سر میبرند، و احمال و اثقال او را دشمنان او به نهب و غارت می برند و سر او و اصحاب او را بر سنان - نیزهها - می کنند و در شهرها می گردانند و اهلبیت او را اسیر می گیرند. و این صورتی است که از پیش به علم خداوند واحد برگذشته است. منبع : ناسخ التواریخ ، ج 1 ، ص275 منبع:سایت عاشورا |
ساعت 18 با کوله باری از دغدغه ی ذهنی خسته از درس و فعالیت روزانه سیستمم را روشن کردم ،قصد داشتم چند جزوه از اینترنت دانلود کنم تا به بهتر یاد گرفتنم کمک کند کما اینکه اساتید چند جزوه از موسسات آزاد معرفی کرده بودند.حمل بر اینکه بیشتر از 30 دقیقه پیدا کردن دانلود جزوه ی 3 درس طول نمیکشد با گفتن بسم ا.. کار را شروع کردم 15 دقیقه گذشته بود و من سرگردان بین سایتهای دانلود جزوه میچرخیدم .
استفاده از نام دانلود جزوات مهندسی برق برای تبلیغات لوازم آرایشی بهداشتی، لوله پلیمر،فروش ساعت پوما،پخش انواع سی دی فیلم در سراسر کشور در بین سایتها بسیار جالب بود بعضی از محصولات واقعا جذب کننده بود و فرصت استثنایی که تیتر شده بود با تخفیف اکثرا بالای 70% هر کسی را جذب خود میکرد.
حدود 1 ساعت بود مشغول بررسی سایتها بودم آن دسته از سایتهایی هم که استفاده ی ابزاری از دانلود جزوات نکرده بودند من را با عباراتی همچون not found - server busy nowو ... مواجه میکردند.
ساعت کم کم 21 شد و من همچنان در تب و تاب پیدا کردن جزوه بودم ...کماکان به تبلیغات هم سر میزدم و همین باعث گرفته شدن وقتم میشد ...
وقت شام بود عملا 30 دقیقه وقتم گرفته می شد .ساعت 21:30 شده بود و من دوباره روبروی سیستم به جستجوی خود ادامه میدادم ..
دوباره تبلیغات
دوباره جاذبه
من و حس کنجکاوی
ساعت 23:30 شده بود وقت خواب بود و من در حال خاموش کردن سیستم به این فکر میکردم که 30000 تومان خرید متفرقه ی اینترنتی چه زمانی برای من ارسال میشود!!!!
منبع:http://arzeshiha.parsiblog.com
انا لله و انا الیه راجعون
با تشکر از جناب آقای موسوی و جنبش سبزشان
که زمینه های لازم برای اهانت به امام را فراهم کردند . با تشکر
از بیت امام راحل و سید حسن خمینی که اینگونه حوادث را ساخته صدا و
سیما و دعوای جناحی تلقی میکنند . با تشکر از طرفداران خط امام ، قانون و
اسلام ناب که در مقابل این اهانت سکوت می فرمایند . با تشکر از مراجع
بزرگواری که ندا آقا سلطان ها را دیدند ، اهانت ها را نادیده میگیرند .
با تشکر از همه کسانیکه جواب زحمات امام راحل را به زیبایی هر چه تمام
تر تقدیم شبکه های دنیا کردند . با تشکر از نخست وزیر امام که لازم دانستند
به مسئولین بگویند 17 آذر و 18 آذر را چه میکنید و کاش کسی بود که به
ایشان تذکر میداد فردای قیامت را چه میکنی ؟ با تشکر از یاران قدیمی امام
راحل ، با تشکر از آقای کروبی که در مراسمات خیالی ترحیم زندگان شرکت میکرد
و اهانت به امام را ندید . صحیفه امام را به ناحق تفسیر کردید ، گفتند
بگویید از نظام هستند ، امام را هم ردیف آبراهام لینکن و مبارزان لیبرال
دموکراسی قرار دادید ، گفتند بگویید از نظام هستند ، همت و باکری و 16
آذر را مصادره به مطلوب کردید ، گفتند بگویید از نظام هستند ، با
اهانت به امام چه میکنید؟ اهانت به امام از نظام است ....
چرا اهانت به امام قبیح است ؟ آیا ما هم
مثل هیتلر و موسولینی نظام خیالی از یک پیرمرد روحانی کاریزما راه
انداخته ایم تا برای نظام مشروعیت سازی کنیم . آیا ما هم مثل استالین و یا پادشاهان
عصر باستان و یا لویی پهاردهم و چالز اول انگلستان امام را ظل
الله (سایه خدا ) می دانیم ؟
نه .
اهانت به امام محکوم است چرا که 1400 سال
شیعه سعی کرد حکومت دینی با قدرت و اقتدار راه بیاندازد نتوانست ،
پیرمرد عارف ، مبارز ، سالک و فیلسوف ، سنتز خاموش همه علمای 13 قرن
شیعه را فریاد کرد ، سنتز حکومت الهی بر خواست مردم را راه انداخت که هر
فقیه شیعه دیگری که میخواست چنین کند مردم در مقابل اراده الهی نادیده
میگرفت . اهانت به امام بزرگ است چرا که خمینی بنیانی نهاد که سه دهه است
استعمار گران دنیا طمع یک سانت از خاک این مملکت را به خواب هم ندیده اند
. استعمارگرانی که تنها اشارتی از آنان کافی بود که مصدق ور افتد ،
شمال برای روسها شود ، نفت برای انگلیس ها ، جنگل ها برای رویتر ، گمرک برای
هلند و اسلام برای آخوندهای واتیکانی و مستضعفین . اهانت به امام محکوم
است چرا که ادب حکم میکند هر که ما را از باتلاقی نجات داد لا اقل برای
قدردانی هم که شده به او بی حرمتی نکنیم . جا پای پایش گذاشتن پیشکش . امام ما را
از باتلاق افتادن به دام مارکسیسم و لیبرالیسم نجات داد . امام ما
را از باتلاق سیب زمین بودن نسبت به دنیا اسلام نجات داد . امام راه ظهور
را به ما نشان داد . امام به ما نشان داد اسلام دین بی قواره ای نیست که
قبایش به تن ما تنگ شده باشد . به بیت آن امام بزرگوار توصیه میکنم لااقل
آن احترامی که برای گاندی ، ماندلا و مبارزان آزادیخواهی جهان
میگذارید برای پدربزرگتان ، ولیتان و امامتان قائل شوید . امامی که در بیتش
هم مظلوم شده
.
لینک سخنرانی حضرت آیت الله فاطمی نیا در مورد سیدناالقائد
حضرت آیت الله خامنه ای . حتما دانلود کنید.(حجم ??? کیلو بایت)
http://www.4shared.com/file/170648146/a3fbda7e/Fateminiya.html
www.zolfyar.blogfa.com:منبع ازوبلاگ
در زمان پیامبر(ص) بهویژه پس از هجرت، حقایق روشن و واضح بود. مسلمانان همه پرچم پیامبر(ص) را میشناختند و مخالفان پیامبر(ص) نیز مخالفان خدا و قرآن شناخته میشدند. از اینرو هرکس در زیر پرچم پیامبر قرار نداشت قطعاً در اردوگاه جبهه دشمن خدا قرار داشت. براساس این اصل، همه اصحاب در زمان حیات پیامبر حتی منافقین واقعی بر راه پیامبر(ص) تأکید میورزیدند هرچند که در دلشان تردید وجود داشت و به راه پیامبر(ص) ایمان کامل نداشتند، اما در زمان امامت امیرالمؤمنین(ع) اوضاع کاملاً متفاوت بود. برخی از خواص در همان ابتدا با تشکیل سقیفه به غصب خلافت پرداختند و علی(ع) را خانهنشین کردند، گروهی از آنان بهخاطر دلبستگی به دنیا با غاصبان همراهی کردند. اندکی نیز در کنار امیرالمؤمنین(ع) ثابتقدم ماندند و جمعی هم از باب اینکه باید به هنگام فتنه بیطرف ماند، سکوت اختیار کردند. ولی کسانی که در میان انبوه خواص و اصحاب در همراهی امیرالمؤمنین مؤثر بودند همان معدود افرادی بودند که در میان امواج متلاطم فتنه در کنار علی(ع) ماندند و تهدید و تطمیع دیگر خواص بر آنها تأثیر نگذاشت. در میان این جمعیت اندک، نقش عمار بسیار برجسته بود چون پیامبر خدا(ص) او را بهعنوان معیار حق معرفی کرده بود «العمار مع الحق» و خطاب به ایشان فرموده بودند «انت من کبار الفقها یا عمار» تو از بزرگان فقیهان هستی ای عمار. خداوند دینش را با تو تأیید و غدر غافلان را قطع میکند. زمانی که گروه جنایتکار و ظالم تو را بکشند عناد معاندان بر همه روشن خواهد شد(تفسیر امام حسن عسکری(ع)، ص625)
از اینرو در زمان حاکمیت رسمی امیرالمؤمنین و فتنههای جمل و صفین نقش عمار یاسر بسیار ارزنده بود، زیرا عوام مردم میدیدند هر دو طرف اهل نماز و قرآنند و در میان هر دو جناح اصحاب پیامبر(ص) حضور دارند، اینجا بود که حضور عمار با آن سابقه طولانیاش در اسلام و سرمایه عظیم «عمار مع الحق» نقش اساسی ایفا میکرد. نفس حضورش در سپاه امیرالمؤمنین(ع) مؤثر بود بهعلاوه اینکه عمار صاحب بصیرت و بینش سیاسی خاصی بود که پیامبر(ص) در همان مکه و در آغاز مسلمان شدنش به هنگامی که از زیرشکنجه ابوجهل نجات یافت خطاب به ایشان فرمودند: «انت من کبار الفقهاء یا عمار» تو از بزرگان فقها هستی ای عمار! و این فقاهت به معنای داشتن بصیرت و بینش دینی و سیاسی است. لذا در هر کجا که میدید مسلمانان دچار توهم شدهاند برقآسا حضور پیدا میکرد و با تحلیلهای روشن آنها را از شبهه خارج میساخت. از اینرو زمانی که در همان جنگ به شهادت رسید امیرالمؤمنین(ع) دربارهاش فرمودند: «الا یا ایها الموت الذی لیس تارکی، ارجینی فقد افتیت کل خلیل» ای مرگی که مرا رها نمیکنی مرا راحت کن که با شهادت عمار همه دوستان مرا از میان برداشتی. (دیوان علی(ع)، ص383)
گرچه با شهادت عمار، عناد معاندان بعضی فئه باغیه و گروه جنایتکاران که با تابلوی اسلام به جنگ اسلام ناب آمده بود روشن شد ولی سیاستبازی مثل عمروعاص با القای این شبهه که علی(ع) این پیرمرد سالخورده و صحابی بزرگ رسول خدا(ص) را به میدان جنگ آورده است و موجب کشتهشدن ایشان شده توانست مردم را دچار تزلزل فکری کند و از شورش مسلمانان برضد معاویه جلوگیری نماید و در این شرایط دیگر کسی مثل عمار نبود که با بیان روشن و صریح خود، مردم را از این شبهه خارج کند. و از این بدتر، شرایطی بود که با شیطنت عمروعاص قرآنها بر نیزه شد و با این نیرنگ جدید، لشکر امام علی(ع) در مقابل این شبهه از حرکت بازایستاد و شمشیرها در غلاف رفت و درنتیجه امیرالمؤمنین تحت فشار خواص بیبصیرت مجبور به پذیرش حکمیت آن هم حکمیت فردی مثل ابوموسی اشعری گردید و عملاً معاویه پیروز میدان شد! و عجیبتر از آن اینکه پس از پایانیافتن جنگ صفین، همان گروه فشار مجدداً حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) را عامل شکست معرفی میکردند و بهعنوان خوارج بر ضد حضرت خروج کردند. در این زمان هم جای عمار خالی بود مسلمانانی که پیشانیهایشان از کثرت سجود پینهبسته بود و بعضاً حافظ قرآن نیز بودند تحت تأثیر تبلیغات خواص منحرف در مقابل حضرت صفآرایی کرده بودند و عمار نبود که آنها را از این شبهه بیرون آورد. حضرت مجبور شد خود به میان آنها آمده صریح با آنها سخن بگویند. با روشنگریهای حضرت گرچه تعداد 4000 نفر هوشیار شدند و برگشتند، ولی تعداد زیادی هم در جهالت و انحراف خود ماندند که از دم تیغ حضرت گذشتند در آخرین روزهای عمر شریف حضرت، درحالیکه معاویه همه عهدها را شکسته بود و مردم کم و بیش طعم تلخ حکمیت را چشیده بودند، ایشان برای بازگشت به صفین و جنگ مجدد با معاویه سپاه خود را تجهیز کردند و در دروازه کوفه با دلی پرخون صدا زدند: «کجایند برادرانم که به دیار حق پیوستند؟ کجایند عماریاسر و ابن تیهان و ذو شهادتین و نظایر آنها که بر مرگ پیمان بسته بودند و سرهایشان به سوی فاجران برده شد؟ سپس دست مبارکشان را بر محاسن شریفشان گرفتند و مدتی طولانی گریستند و با تأکید بر ویژگیهای آنان فرمودند: برادران من کسانی بودند که قرآن را تلاوت میکردند و براساس آن حکم میکردند و بر واجبات تدبر میکردند و آنها را برپا میداشتند. سنت پیامبر را احیا میکردند و بدعت را میمیراندند. هنگامی که به جهاد دعوت میشدند اجابت میکردند و به رهبرشان اعتماد داشتند و از او پیروی میکردند.»(نهجالبلاغه، سبعی صالح، ص260)
زمان به سرعت گذشت و امروز تاریخ تصویر روشنی از خواص بصیر و وظیفهشناس و خواص جاهل و دنیاطلب به ما نشان میدهد. با ذکر حوادث تاریخی، بر عمار و همرزمانش درود میفرستیم و بر خواص جاهل و دنیاطلب که امام و رهبر خویش را یاری نکردند لعنت و نفرین. و اکنون روز امتحان بزرگ نخبگان و خواص ماست و فردای نهچندان دور همین ماجرا تکرار میشود و بر آنان که در رکاب رهبری نقش عمارها ایفا کردند درود فرستاده میشود و بر امثال ابوموسی اشعریها لعن و نفرین و البته ثواب و عقاب الهی آن نیز که با درود و نفرین این دنیا قابل مقایسه نیست در انتظارشان خواهد بود.
با ورقزدن تاریخ و مقایسه انقلاب اسلامی ایران با حوادث صدر اسلام میتوان دوران حکومت دهساله امام راحل را به دوران حکومت دهساله پیامبر(ص) در مدینه تشبیه کرد و دوران رهبری مقام معظم رهبری به دوران حکومت امیرالمؤمنین(ع) در عصر حاکمیت پیامبر(ص) همه چیز شفاف و روشن بود هیچ کس یارای ایستادن در برابر پیامبر را نبود چرا که هر پرچمی که در برابر پرچم پیامبر برافراشته میشد به پرچم شیطان تفسیر میشد ولی درعصر امیرالمؤمنین(ع) پرچمهایی با نام اسلام در برابر حضرت برافراشتند و با جذب عناصری مثل همسر پیامبر(عایشه) و برخی اصحاب پیامبر(ص) در زیر پرچم خود موجب انحراف جمع کثیری از مسلمانان و صفآرایی آنها در برابر حضرت شدند. در زمان امام راحل(ره) نیز همه چیز شفاف بود هر پرچمی که در برابر امام(ره) برافراشته میشد مردم آنرا پرچم ضدانقلاب و عوامل بیگانه میدانستند؛ لذا حتی منافقین نیز جرا‡ت نمیکردند آنچه در دل دارند نسبت به امام و انقلاب ابراز کنند برخی از همین شخصیتهایی که آن روزها جزو خواص انقلاب و حواریون امام شناخته میشدند امروز با تغییر 180 درجهای در مقابل امام و انقلاب میایستند و بعضاً نیز تصریح میکنند که در آن زمان نیز بر همین باور بودهاند منتهی جرا‡ت اظهار آن را نداشتهاند! پس از رحلت امام(ره) امروز پرچمهای زیادی برافراشته شده که همگی ادعای پیروی از راه امام(ره) میکنند و متأسفانه کسانی زیر این پرچمها قرار گرفتهاند که روزی از یاران و اصحاب امام راحل(ره) بودهاند و از ایشان چندین حکم و چه بسا تعریف هم دارند، لباس روحانیت بر تن دارند و حتی بعضاً پیشوند آیتا... هم یدک میکشند و گاه کسانی که حتی به بیت حضرت امام(ره) نیز نسبتی دارند به زیر این پرچمها کشانده میشوند، اینجاست که ممکن است برخی به شبهه بیفتند و از رسیدن به حق بازمانند. در اینجا جای تفسیر و تحلیل عمارهای انقلاب اسلامی است، کسانی که سالها در جریان انقلاب اسلامی تلاش کردهاند و با پاکزیستن و پاک اندیشیدن اعتماد مردم را سرمایه بزرگ خود کردهاند باید امروز نقش عمار را در رکاب مقام معظم رهبری ایفا کنند. آنها میتوانند از طریق مصاحبه با صدا و سیما و دیگر رسانهها حضور در استانها و مراکز سیاسی فرهنگی و مجامع حوزوی و دانشگاهی به روشنگری بپردازند و کسانی که دچار شبهه شدهاند را از شبهه خارج سازند. از شخصیتهایی مثل آیتا... مهدوی کنی و عسکر اولادی و دیگر خواص انتظار میرود به جای تأکید بر وحدت با کودتاگرانی که درصدد براندازی نظام اسلامی بودهاند بر تبعیت از رهبری و محاکمه سران آشوب و اغتشاش اصرار بورزند و با بصیرت سیاسی، خواص بیبصیرت را بیدار نمایند، وگرنه چنانچه خواص بصیر نیز سکوت کنند، در عمل باخواص بیبصیرت یکی خواهند بود، چرا که نتیجه عمل آنها یکی است.
البته خوشبختانه ملت شریف ایران مرجع سیاسی خود را نخبگان و خواص قرار نمیدهند مردم این سخن امام(ره) را با تمام وجودشان درک کردهاند که اگر میخواهید به مملکتتان آسیبی نرسد پشتیبان ولایت فقیه باشید. از اینرو، بهرغم و مردودشدن خواص ساقط شده در جریان اصلاحات آمریکایی و تجدیدشدن برخی خواص از جناح راست که در صدد مالهکشی سیاسی بر عملکرد زشت آنها برآمدهاند و با شعار وحدت ملی و ائتلاف هر روز در کشور مسألهآفرینی میکنند مردم به اقدامات آن وقعی ننهاده، گوش به فرمان رهبری ایستادهاند. و چه زشت است که در این فتنه، خواصی که باید چراغ راه بصیرت مردم باشند خود باید از بصیرت مردم استفاده کنند و چه تفاوت است میان مردم چالوس که در برابر باران سیلآسا خم به ابرو نمیآورند و لحظهای رهبرشان را تنها نمیگذارند با کسانی که جز مصلحت و مفسده خود و حزب و گروهشان چیز دیگری نمیشناسند. در پایان بخشهایی از بیانات مقام معظم رهبری دربارهِ خواص و نخبگان را یادآوری میکنیم، معظمله در تبیین نقش عمار یاسر به عنوان یکی از خواص آن زمان بهویژه در جنگ صفین میفرمایند: یکی از کارهای مهم جناب عمار تبیین حقیقت بود چون جناح مقابل که جناح معاویه بود تبلیغات گوناگونی داشتند. این کسی که خودش را موظف کرده بود جلوی این جنگ روانی بایستد عمار یاسربود. وقتی میدید جایی اختلاف بینشان افتاد. و بگومگو میکنند، خود را سریع به آنها میرساند و برایشان صحبت میکرد و حقایق را تبیین می نمود و گرهها را باز میکرد. نقش نخبگان هم این است که این بصیرت را نه فقط در خودشان، بلکه در دیگران نیز بهوجود بیاورند.ود بیاورند.
هویت یک وبلاگ متعلق به سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) که با نام «ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند» فعالیت می کرد، از سوی یک وبلاگ نویس بسیجی افشا شد.
به گزارش فارس، این وبلاگ که دو ماه پیش در پایگاه Worldpress تأسیس شد، ابتدا با قرار دادن عکسی از مقام معظم رهبری و آرم سپاه پاسداران در لوگوی خود، و نیز انتشار اخباری با مضامین ظاهراً انقلابی، سعی در جذب مخاطب کرد.
وبلاگ یاد شده که فعالیت خود را با نام فرزند شهید پیگرفت، سرانجام در روز 15آبان مطلبی روی خروجی خود قرار داد که بلافاصله در سایتهای ضدانقلاب و نیز سایت های منتسب به گروهک سبز با آب و تاب فراوان منعکس شد.
در این مطلب آمده بود:«روز شنبه نهم آبانماه جلسهای در پایگاه بسیج به دعوت فرمانده پایگاه داشتیم که در آن جلسه، راهکارها و روش های مسالمت آمیز برخورد با اغتشاشگران مراسم 13 آبان از سوی فرمانده پایگاه قرائت شد و در پایان جلسه یک ساعت و نیمه از سوی فرمانده به هر یک از اعضای فعال بسیج پایگاه مبلغ چهارصد هزار تومان بهصورت چک پول نقداً پرداخت شد که رسید آن نیز گرفته شد که پرداخت این مبلغ در پایان چنین جلسات بی سابقه بود»!!
به دنبال این دروغ پراکنی، وبلاگ «جنبش سبز علوی / سبز نبوی» طی یک تحقیقات ساده کامپیوتری در پی یافتن هویت گردانندگان این وبلاگ برآمد.
این وبلاگ نویس بسیجی با جستجوی آدرس IP وبلاگ منتسب به فرزند شهید و موقعیت جغرافیایی نویسندگان آن، دریافت که تمامی مطالب منتشر شده در این وبلاگ از شهری به نام پلانو )Plano( در ایالت تگزاس آمریکا آپلود شده است! به دنبال افشای هویت وبلاگ آمریکایی، گردانندگان،بلافاصله آن را از روی شبکه اینترنت حذف کردند، اما جالب اینکه مطالب آن هنوز در سایت های حامی میرحسین موسوی موجود است!
حمله به نیروهای بسیج و بی اعتبار کردن سپاه پاسداران همواره در دستور کار سازمان جاسوسی آمریکا بوده است، اما این شیوه کودکانه فریب افکارعمومی احتمالاً ناشی از آن است که به زعم آمریکاییها و نوچههای داخلی آنها، میتوان جوان ایرانی را با تلههایی از این دست به دام انداخت؛ حذف سریع وبلاگ انحرافی از اینترنت نشان داد که گویا سازمان سیا فهمیده است که «نمی توان»!
گفتنی است نیروهای مؤمن و متعهد و جوانان حزباللهی، هوشیارتر از آنند که مطالب و اخبار یک رسانه را حتی اگر تابلوی ارزشی داشته باشد، بدون توجه به محتوا و مقایسه آن با خط امام و رهبری بپذیرند.