سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وبلاگ شـــاقــــول
منوی اصلی
مطالب پیشین
وصیت شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان

ویرایش
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 254
  • بازدید دیروز : 73
  • کل بازدید : 802103
  • تعداد کل یاد داشت ها : 274
  • آخرین بازدید : 103/9/2    ساعت : 9:19 ص
درباره
ISAR[7]

کاری جز وبـــــگـــــردی ندارم وکاری جز کپی وپیست کردن بلد نیستم یعنی هنری دیگری ندارم انشاالله خدا از بنده گنه کار قبول کند شاید جنگ خاتمه یافته باشد اما مبارزه هرگز پایان نخواهد یافت این غفلتی که من و تورا در خود گرفته است ظلمت قیامت است. شهیدسید مرتضی آوینی تنها ره سعادت ایمان جهاد شهادت

ویرایش
جستجو


آرشیو مطالب
صفحات مجزا
پیوندهای روزانه
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها
امام خامنه ای ، وبلاگ شـــاقــــول ، بسیج ، آمریکا ، khamenei ، خامنه ای ، سپاه ، شاقول ، کاشمر ، شهادت ، فیس بوک ، هدفمندی یارانه‌ها ، ظهور ، صانعی ، بسیجی ، اینترنت ، امام خمینی ، آقا ، اسرائیل ، احمدی نژاد ، letter4u ، pdf ، 9دی ، امام ، امام خامنه‌ای ، رمضان ، خباز ، شهید ، عاشورا ، مذهب ، ولایت فقیه ، یعقوبی کاشمر ، کد ، هسته ای ، قرآن ، قرائتی ، قران ، قشقایی ، قلهک ، قوژد ، قوه‌ی قضائیه ، کاشمر ، کاشمری ها ، گرداب ، گرداب مقام معظم رهبری ، گوگل ، لایک ، لطیفه هایی ائمه اطهار ، لیبی ، مءالعه ، مجتبی رمضانی ، مجموعه ادامه دارد هنوز ، محمدعلی باب ، محمود احمدی نژاد رفت ، مختارات ، هلال احمر ، هلباوی ، هواپیمای جاسوسی ، هیئت فرهنگی مذهبی شهداءگمنام کاشمر ، و وحدت ، وبلاگ ، وبلاگ اسکالپل ، فیس پوک ، فیسبوک ، قاهر 313 ، قذافی ، شهدا ، شهداءگمنام کاشمر ، شهری ، شهریاری ، کرمانشاه ، کروبی ، کمک ، کارزار فرهنگی ، ظهور نزدیک ، وبلاگ گلواژه ، وبلاگنویس ، وزیر اطلاعات ، ولایت ، مراسم الذکری الثانیة و العشرین لرحیل الإمام الخمینی (رض) ، مردم سومالی ، مردمی فیلم ، مسجد امام حسن مجتبی ، مشارکت ، مشهد ، مصباح یزدی ، مصر ، مصطفی احمدی روشن ، مصطفی قریشی ، مصلحی ، معجزه قرآن ، مقام معظم رهبری ، مقدم ، منشور انتخاب اصلح ، مهاجرانی ، مهار نشده ، مهارنشده ، مهدی کروبی ، مهندس موسوی ، مهندس میرحسین موسوی ، موج وبلاگی ، موسوی ، موسوی و کروبی ، مومن نسب ، میر حسین موسوی ، مکتب ایرانی ، نامشروع ، ناو ، نسکافه ، نطاهی به تالریخ جهان ، نظام اسلامی ، نفس ، نماینده کاشمر ، نمودار انتخابات ، نوه امام ، نیویورک تایمز ، عراق ، عرب ، عفاف ، علی اکبر ولایتی ، علی محمدی ، علیرضاکارگر ، غدیر ، فتنه ، فتنه انگیز ، فتیان ، فرانسوا میتران ، فرزندان عاشورا ، فرعون ، فرمان دهم ، فضای سایبری ، فعالان سایبری ، فقاهت ، فقر ، فلسطین ، شهید برونسی ، شهید دکتر داریوش رضایی نژاد ، شهید محمود کاوه ، شهید کاوه ، شهیدآیت ، شهیدان ، شورای عالی ، شیخ صانعی ، صدام ، صفحه دفتر مقام معظم رهبری ، ضابط بسیجی ، طائب ، طراحی جنگنده ، طلبه ، طلبه بسیجی ، خبرگان رهبری ، خداوند ، خلیج فارس ، خمینی ، خیبر ، داداشی ، دادستان کاشمر ، داریوش رضایی نژاد ، دانشجویان وارد باغ قلهک شدند ، دانشگاه ، دانشمند هسته ای ، دانشمندهسته ای ، درآمد ، دسته اینترنت ، دولابی ، دید دیگر ، دکترروحانی ، رامین ، رژیم صهیونیستی ، رضایی نژاد ، رهبر ، رهبر معظم انقلاب ، رهبری ، روح الله مؤمن نسب ، روح الله مومن نسب ، روز قدس ، زن ، زندگی دوباره ، ژاپن ، ساختمان پزشکان ، سالگرد امام ، سانسور ، شایعات ، شرایط بدروخیبر ، ستاره کردستان ، سرباز انگلیسی زن ، سیاست ، سید حسن خمینی ، سیدعلی خامنه‌ای ، سیدمرتضی ، بسیجیان ، بلوکیان ، بلوکیان ، بی بی سی ، بیانیه ، بیداری اسلامی ، بیلبورد ، پرچم ، پرسش از علما ، پروفسور موریس بوکای ، پژاک ، پیشواز ، پیشواز های ، تاریخی ، تجاوز ، تجهیزات ، تحریف در احادیث ، تحریم اقتصادی ، تحول ‌و ارتقاء‌ علوم‌ انسانی ، ترور ، تقوا ، تمسخر آمیز ، تهران ، توصیه‌هایی اخلاقی شب قدر ، جانباز قطع نخاعی ، جایگاه زن ، جریان انحرافی ، جشنواره عمار ، جلیلی ، جنبش وال استریت ، جنگ آمریکا با ایران ، جنگ نرم ، جهاد اقتصادی ، جواهرلعل نهرو ، حجاب ، حجازی ، حجت السلام احمد پناهیان ، حدیث پیامبر ، حرکت علمی ایران ، حرم رضوی ، حسن‌زاده‌آملی ، حسین زمان ، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ، حقوق بشر ، حقوق بی بشر ، حول الصحوة الإسلامیة ، حکیم ، A los estudiantes en general de Europa y Norte América ، Ai giovani europei e nord americani ، America ، Ballerina vulgar ، english ، F313 ایران ، for spanish ، French Prime Minister ، imam ، imam Aux jeunes d'Europe et d'Amérique du Nord(letter4u or franc ، iranian ، islamic ، Islamic Ummah ، Israel Khamenei ، italian ، Italian minister ، JPG ، rقوه قضائیه ، Story of a woman murderer ، Supreme ، Supreme Leader Visits Imam Khomeini's Shrine ، To the Youth in Europe and North America{letter english) ، tفارسی1 ، USA ، weapons ، wwwچگونه متولد شد ، آثار شهید آوینی ، آرکیو- 170 ، آرمانم ، Moral decline ، Leader's ، «اینستاگرام» ، «واتس اَپ» سلاح‌های دشمن ، 10 thousand and ، 13آبان ، 99999 بانک ملی ، اختلافات ، ارتش ، اژه ای ، استاد شهریار ، استادخامنه ای ، استارس ، استغفار ، استفاده پیامبر از خلیج فارس ، استفتاءبرای بلاگرها ، استکبار ، اسلام‌ستیزی امریکا ، اسماعیل نیا ، افسران ، اقیانوسک نجس ، الإمام الخامنئی ، آیت الله العظمی مکارم ، ابوالفضل ، احمدی روشن ، آمر به معروف ، امام خامنه ای, انقلاب اسلامی در فضای مجازی ، بایدها و نبایدهای اینت ، بحر فارس ، بدر ، امام رضا ، امام موسی صدر ، امام هادی(ع) ، امنینت کشور ،
ارسال شده در پنج شنبه 90/1/11 ساعت 10:47 ع توسط ISAR

استاد اخلاق دولت در گفتگویی متفاوت با 9دی

مرتضی آقا تهرانی اولین فرزند خانواده در سال 1336 متولد شد. پدرش ابتدا سماور ساز بود ولی بعدها به سنگتراشی رو آورد. آقا مرتضی از همان جوانی در کلوپ دینی دبیرستان فعال بود تا این که با هدایتهای پدر پایش به حوزه رسید. چند سالی به پیروزی انقلاب مانده بود که حدود سیصد نفر در امتحان ورودی مدرسه حقانی شرکت کردند و تنها سی نفر طلبه پذیرش می شد که مرتضی در میان پذیرفته شدگان نفر سوم بود. مدرسه حقانی تحت نظارت شورایی متشکل از حضرات آیات: قدوسی، بهشتی، مصباح و جنتی اداره می شد. اوائل انقلاب، چون از اصول دیالکتیک آگاهی داشت بیشتر به شهر های شمالی کشور، همچون صومعه سرا، ضیابر، رضوان شهر، رشت، و... می رفت تا با مجاهدین و کمونیست ها مناظره کند .
در سال چهارم طلبگی، به علت یک سری اختلافات  فکری و اعتقادی در بین طلاب حقانی، مسئولین مدرسه تصمیم گرفتند به منظور حفظ آرامش، عده ای از طرفین دعوا را بیرون کنند، شیخ مرتضی یکی از آنها بود. از حقانی که بیرون آمد با حدود بیست و پنج نفر از دوستان در ساختمانی زندگی می کرد که تحت نظارت آیت الله مصباح (حفظه الله) بودند . در آن سال ها از طلاب پر تلاش مؤسسه در راه حق بود که تحت اشراف حضرت آیت الله مصباح (حفظه الله) اداره می شد، در حالی که حاضر نبود یک روز درسش را تعطیل کند بارها بنابر وظیفه در جبهه های نبرد حاضر شد. در همان سال های ابتدای جنگ دو برادرش را از دست داد؛ شهید مصطفی ردانی پور، که همدرس و هم فکر و رفیق صمیمی اش بود و شهید مصطفی آقا طهرانی، که برادر کوچک تر او بود. وی گذشته از فقه و اصول، در حوزه تفسیر قرآن را خدمت آیات خزعلی، جوادی آملی و بیش از همه استاد مصباح تلمذ کرده است. فلسفه را به طور عمده نزد آیت الله مصباح (حفظه الله) خواند. کلام را در شرح تجرید نزد مرحوم آقا طه کافی (رحمه الله) خوانده و خارج فقه را محضر آیت الله مظاهری (حفظه الله) بهره برد. از محضر بسیاری دیگر از فضلا همچون آیت الله بهجت (قدَس سرَه)، آیت الله صافی اصفهانی(رحمه الله)، آیت الله کشمیری (رحمه الله)، آیت الله پهلوانی (رض) و ... بهره ها برد. فوق لیسانس روانشناسی را از مؤسسه امام خمینی (که آن روزها به نام بنیاد باقر العلوم (ع) شناخته می شد) گرفت و با نظر حضرت آیت الله مصباح (حفظه الله) برای کسب علوم روز، به همراه زن و فرزند عازم غرب شد و دکترای فلسفه عرفان را از دانشگاه آمریکا گرفت. در کنار مطالعه سنگین و شبانه روزی، مسئولیت امامت جمعه و جماعت، اداره مؤسسه اسلامی نیویورک را هم به عهده داشت. مؤسسه اسلامی نیویورک در زمان حضور حاج شیخ مرتضی بسیار زنده و پررونق بود. پس از بازگشت به قم، با راه اندازی واحد تربیت مربی اخلاق در مؤسسه امام خمینی (ره) فعالیت خود را آغاز کرد و در کنار آن به امر تألیف نیز پرداخت. در سال 1384 به دعوت ریاست جمهوری اسلامی ایران و به امر اساتید خود و تشخیص تکلیف، معلم اخلاق هیأت دولت شد. در سال 86 بر مبنای تشخیص تکلیف و مشورت با اساتید و به ویژه استاد معظم حضرت آیت الله بهجت (قدس سره)  برای حوزه نمایندگی تهران کاندیدا شد و در انتخابات مجلس شرکت کرد و هم اکنون در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی مشغول انجام وظیفه است. شاگرد آیت الله مصباح و استاد اخلاق هیات دولت عضو فعال و نایب رییس فراکسیون انقلاب اسلامی است. دکتر حاج شیخ مرتضی آقا تهرانی، هنوز همان مرتضی است، با همان صفا و صمیمیت. عناوینی که در جلو اسم او آمده و یا پیش از این از آن یاد شده هیچ حُسنی از اخلاق او نکاسته، بلکه هر روز بر تواضع و مهربانی او می افزاید. زندگی بر طبق برنامه، عمل به وظیفه، تعبد و تعهد نسبت به کار، بارزترین خصیصه های اوست. همه حسن ها به یک طرف، و این حُسن که، شیخ مرتضی یک روضه خوان دلسوخته اهل بیت (ع) است یک طرف. از آقامرتضی وقتی برای گفتگویی متفاوت دعوت شد، قبول نکرد تا دوستان ما به سراغ ایشان بروند و گفت: 9 دی سنگر ماست، من خودم می آیم دفتر 9 دی ...
 
با تشکر از حضرتعالی که فرصتی را فراهم آوردید تا درباره برخی از موضوعات مهم روز با شما به بحث بنشینیم. بدون مقدمه می خواهیم درباره تحولاتی که در حال حاضر به صدر اخبار جهان تبدیل شده صحبت کنیم. آیا می توانیم این تغییر و تحولات را با برخی روایات که درباره علائم ظهور وارد شده، ربط دهیم؟
بسم الله الرحمن الرحیم. ببینید چند اصل را بیان می کنم . اینها را وقتی کنار هم قرار می دهیم به نتیجه جدیدی می رسیم. یکی از این اصول که وعده خداست همین والعاقبة للمتقین است. یا والعاقبة لاهل التقوی. این از اصول الهی است که عاقبت زمین در اختیار اهل تقوا و اهل یقین قرار می گیرد. یقین آخرین مرحله و مرتبه ایمان است. یعنی ایمان وقتی به حد اعلی برسد، می شود حالت یقین. البته یقین هم خودش دارای مراتب مختلفی است: علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین که توضیح آن در این فرصت ممکن نیست. ایمان هم مراتبی دارد ولی عالی ترین جایگاهش همان مقام یقین است.
 
این درجات ایمان چگونه نشان داده می شود؟ یعنی نشانه هایی که ما بتوانیم این تفکیک را درک کنیم و بفهمیم که به درجه یقین رسیده ایم یا نه چیست ؟
ایمان افراد مومن از غیرمومن با فتنه ها و عکس العملی که شما در برابر این فتنه ها دارید از هم جدا می شود. ایمان وقتی صلابتش را نشان می دهد که فتنه ها ظهور پیدا کنند. از این منظر وقتی شما نگاه می کنید، می بینید که وقوع فتنه ها یک سنت الهی است. در قرآن هم می خوانیم که أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا أمنا وهم لایفتنون؟ مردم خیال کردند که رها می شوند و به فتنه نمی افتند و امتحان نمی شوند؟ نخیر! شما امتحان می شوید. ببینید استفهامی که در این آیه آمده استفهام انکاری است یعنی آیه این پندار غلط را رد می کند.
 
یعنی حضرتعالی این تغییر و تحولات خارجی و حتی تحولات و فتنه های داخلی در سالهای اخیر را یک امتحان الهی برای پر شدن ظرفیت مومنین می دانید.
اصل دیگری که می خواهم اشاره کنم همین است. ببینید اگر از نظر ما امتحان گیرنده و ممتحن، حکیم باشد، حتما امتحانهای بعدی این امتحان کننده باید از امتحانهای قبلی او سخت تر باشد. البته امتحانهای بعدی به شرطی برگزار می شود که شما در امتحانهای قبلی قبول شده باشید. پس چون امتحان گیرنده حکیم است و شما هم قبول شده اید، باید امتحانات بعدی سخت تر باشد. البته بعضی از ماها بدمان می آید که خدا از ما امتحان بگیرد ، نه عزیزم چرا ناراحت می شوید؟ اتفاقا اگر می خواهید ببینید امتحان قبلی را قبول شده اید یا نه، دقت کنید ببینید امتحان جدید شما تکراری نباشد! می خواهم به همه بچه های متدین انقلابی ولایی بگویم که برادران و خواهران: اینکه می بینید امتحانها لحظه به لحظه سخت تر و پیچیده تر می شود، ناراحت نشویم، چون این طبع قضیه است یعنی ما باید به چنین امتحانات سختی تن بدهیم به خاطر اینکه اولا با کسی طرفیم که حکیم است و از طرفی هم عقل حکم می کند که برویم بالا، نایستیم. این اتفاقات، این فتنه ها همه و همه امتحانات جدید در برابر ماست که باید تلاش کنیم تا قبول شویم. امتحان دوم از اولی سخت تر و سومی از دومی سخت تر و همینطور تا به مرحله یقین برسیم. ما این روند را در انقلاب خودمان هم به خوبی شاهد بودیم. ما در اول انقلاب با شاه کثیف، بداخلاق و بی دین مواجه بودیم. برای فهمیدن لزوم مبارزه با شاه یک  سخنرانی شهید هاشمی نژاد کافی بود برای اینکه جوان 19 ساله ای مثل من قانع شود. بعد جریان منافقین آمدند با ظاهری مبارز ولی ریشه ای منحرف، بعد لیبرالها خودشان را نشان دادند تا جایی که رسیدیم به دوره نفاق جدید. این انقلاب یکی پس از دیگری این امتحانها را گذراند البته هر چه امتحانات سخت تر می شود، ریزشها هم در خواص نسبت به گذشته – نه نسبت به کل - بیشتر می شود ولی همواره در جریان حق، رویشها بیش از ریزشها است.
سئوال ما بیشتر ناظر به برخی از روایات است که این روزها با استناد به آنها تحولات منطقه را مرتبط با زمینه های ظهور امام عصر (عج) می دانند؟ آیا واقعا شما هم اینطور می بینید؟
به این نکته باید توجه داشت که سیر کار به کدام سمت است؟ ببینید در زمان ظهور، ایمان روشن روشن خودش را نشان می دهد و کفر باطل هم آن بطلان و کثافت خودش را نشان می دهد و کسانی هم که در این وسط هستند، تمایلشان بیشتر به سمت جریان ایمان است. به خاطر ظلمی که از مستکبرین دیده اند، یعنی می فهمند چه چیزی را نمی خواهند، حتی می فهمند که چه مفهومی را می خواهند ولی در فهم مصداق معطلند تا ظهور امام تحقق می یابد و این افراد مصداقشان را پیدا می کنند. ما در روایات داریم که یملأ الله الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا! الان شما فقط ایران را نبینید، واقعا ظلم و جور همه جا را گرفته. بعضی ها خیال می کنند که ما باید برویم ظلم و جور درست کنیم تا حضرت بیاید، نه ! شما لازم نیست کاری بکنید، ماهواره ها این کار را خودشان کرده اند. بشر البته در حال رشد است با این مظاهر فساد مبارزه می کند، مقاومت می کند. این اتفاقات نشانه رشد است و انسان کامل وقتی ظهور می کند که آمادگی برای حضورش باشد. اگر آمادگی نباشد وقتی آقا آمد، درکش نمی کنیم و سنگش می زنیم، ما باید این آمادگی را بیشتر کنیم تا این وعده زودتر تحقق پیدا کند ...
 
چه چیز سرعتش را بیشتر می کند؟
من خودم گاهی تصور می کنم که اگر فرض کنید در نقاط دیگر دنیا درمصر، در لیبی ما باز هم سید حسن نصرالله داشتیم آیا این حرکت سرعت بیشتری نمی گرفت؟
 
با این حساب شما بین این اتفاقات منطقه و روایاتی که برخی از افراد با استناد به آنها این تحولات را به نوعی زمینه ظهور می دانند، ارتباطی نمی دهید؟
ببینید به ما گفته اند که کفار این اتفاق بزرگ را دور می دانند ولی شما آن را دور ندانید بلکه این اتفاق بزرگ را قریب و نزدیک بدانید. خب اگر اینطور باشد، ممکن است گفته شود این تحلیلی که الان ما کردیم معلوم می شود که پس حالا حالاها این موضوع طول می کشد! اما در روایات هم آمده که ممکن است نشانه های ظهور حتی یک شبه فراهم شود. با این نگاه واقعا ما اتفاقات مصر را چقدر محتمل می دانستیم؟ آقای بوش حتی برای خاورمیانه برنامه داشت. ولی با همان تعبیر یک شبه اتفاقاتی در منطقه در حال رخ دادن است که خیلی ها احتمالش را نمی دادند. البته در بحث ظهور همه باید امتحان پس بدهند تا حضرت بیاید هر کدام از ماها هم به شکلی، مومنین به یک شکل، آدمهای معمولی هم به شکل دیگر ...
 
حاج آقای تهرانی بد نیست در این زمینه اگر خاطراتی از علما هم دارید برایمان نقل کنید، بالاخره خوانندگان ما در 9 دی انتظار دارند وقتی گفتگو با شما را در این نشریه می خوانند از این موارد هم به دستشان برسد ...
بله مرور این خاطرات برای ما هم بد نیست، حالا یک موردش را می گویم. یک بار که میهمان آیت الله ناصری بودم از ایشان درباره شیخ محمد کوفی از ایشان پرسیدم. چون شنیده بودم که شیخ با حضرت مراوداتی داشته اند. آیت الله ناصری گفتند که بله من ایشان را خوب می شناختم چون با پدرم خیلی صمیمی بود. یک وقت که من طلبه هفده ساله در نجف بودم ، آشیخ محمد کوفی میهمان حجره ما بود چون هر هفته ایشان از کوفه می آمد و پیش ما می ماند و سحر می رفت حرم امیرالمومنین. آن روز پدرم هم به خاطر فوت مادرشان رفته بودند مسافرت و پذیرایی از آشیخ را به من سپرده بودند. من هم سر صبحانه گفتم که حضرت آقا خیلی درباره تشرفهای شما نقل می کنند، می خواهم ببینم راست است یا دروغ؟ وقتی این را گفتم ایشان فرمودند که از بسیاری یکی را برایت می گویم. فرمودند که یک شب بیست و سوم ماه رمضان خودم را آماده کرده بودم بروم مسجد کوفه برای یک احیای خیلی خوب. افطار کردم و سر شب در داخل مسجد خوابیدم تا بتوانم احیا بگیرم. خوابیده بودم که به یکباره از خواب پریدم دیدم هوا روشن شده! با شتاب آمدم برای وضو تا نمازم قضا نشود. نزدیک محراب که رسیدم دیدم که یک آقایی در حالت استراحتند و این طرف آن طرفشان چند نفری نشستند. همین که رسیدم یکی از آنها گفت که شیخ بشین ! من هم نشستم. پرسیدم این آقا کیست این همه احترام می گذارید؟ گفتند ایشان آقای عالمند. من به ذهنم رسید که این بنده خدا از این عربهای بی سواد است که فرق کلمه عالم به معنای جهان را با علم و عالم دینی نمی داند. اصلا به فکرم نرسید منظورش این است که این آقا آقای جهان است، فکر کردم منظورش این است که این آقا عالم دینی است! دیدم آقا فرمودند که ظرف آبی بیاورید. وقتی آب آوردند آقا یک لبی زدند و دست به دست این آب بین همه چرخید تا رسید به من که گفتم میل ندارم و نخوردم. یکی از این آقایان خطاب به حضرت گفت که حضرت آقا اجازه بدهید تا شیخ را هم با خودمان ببریم، آقا فرمودند که نه! شیخ دوتا امتحان دیگر دارد، اگر قبول شد می بریمش. باز گفتم ایشان کیست؟ گفتند آقای عالمند، دومرتبه من تصور کردم منظورش این است که این آقا یک عالم دینی است! در این بین یکی از آنها گفت: آشیخ نمازت قضا نشه ، پریدم وضو گرفتم وقتی آمدم بیرون دیدم هوا تاریک و ساعت 11 شب است ...
 



برچسب ها : ظهور  ,


مطلب بعدی : « واکنش شدید آیت الله مکارم شیرازی / ظهور نزدیک است »