ارسال شده در سه شنبه 88/12/18 ساعت 9:4 ص توسط ISAR
چرا اعلام زمان ظهور نهی شده است؟
در این روزها، نویسندگان زیادی اقدام به مشخّص کردن زمان ظهور امام
زمان(ع) کردهاند. این خود، نشاندهندة اشتیاق و لحظهشماری مردم برای
زودتر تحقّق یافتن بشارتهای نبوی(ص) است که طبق آن، صفحات تاریخ دگرگون
میشود و جهت حرکت بشریّت را از ستم و بیعدالتی به سمت عدالت و دادپروری
تغییر میدهد. این کار، یا از عشق زیادشان به حضرت بقیّـةالله(ع) سرچشمه
میگیرد یا از ناآگاهی آنها از حقایق واقعی.
حقیقتی که باید بدان توجّه داشت، این است که ائمة
اهلبیت(ع) با وجود آنکه بسیار، از امام مهدی(ع) سخن گفته و ویژگیهای
دوران ایشان و نشانههای ظهورش را برشمردهاند، امّا از بیان زمان ظهور
خودداری کرده و حتّی مردم را از مشخّص کردن زمان خاصّی برای ظهور ایشان،
نیز نهی کردهاند. امامان(ع) به ما دستور دادهاند، هر کس را که از زمان
ظهور خبر میدهد، تکذیب کنیم، زیرا زمان ظهور یکی از اسرار الهی است که
خداوند بزرگ، با حکمتی، آن را از مردم پوشیده و پنهان نگاه داشته است.
در زیر برخی نمونههای توقیت و تعیین کردن زمان ظهور را بیان میکنیم:
1.
عبد محمّد حسن، در کتاب خود: «اقترب الظّهور» با استناد به برخی احادیث
اهلبیت(ع) و تطبیق آن با اوضاع و احوال جهان مینویسد: «زمان ظهور امام
نزدیک شده است و امام در روز شنبه 10 محرم سال 1429 ق. برابر با 19 ژانویة
2008 م. ظهور میکند». او در کتاب خود، به برخی نشانههای پیش از ظهور و
زمان روی دادن آن اشاره میکند. از جمله:
ـ 18 ژوئن تا 24 ژوئن 2007، بارش بسیار زیاد باران؛
ـ 21 جولای 2007، روز جمعه، روز خروج سفیانی؛
ـ 4 اکتبر 2007، شب جمعه در شب قدر، صیحه و ندای آسمانی با صدای جبرئیل؛
ـ 19 دسامبر 2007، کشتار کوفه به دست سفیانی؛
ـ 3 ژانویه 2008، کشته شدن نفس زکیّه در مکّه؛
ـ 24 ژانویه 2008، خسف بیداء؛
ـ اوّل اکتبر 2008، نزول حضرت عیسی(ع)؛
ـ 17 اکتبر 2008، فتح قدس.
2.
جابر البلوشی، در کتاب خود: «ظهور الامام المهدی(ع) عام 2015 م. نبوءةٌ
قرآینة» ظهور امام(ع) را در روز شنبه، دهم ماه محرم سال 1437 ق. بر اساس
علم اعداد و حروف و با توجّه به آیات قرآن دانسته است. او بسیاری از حوادث
ظهور و وقت وقوع آن را بیان کرده است، از جمله:
ـ 2010 م، ترسیم مرزهای همیشگی اسرائیل، خروج آمریکاییها و انگلیسیها از عراق؛
ـ
2014 م، یک سیارة بزرگ به زمین برخورد میکند و باعث به وجود آمدن
طوفانها، زمینلرزهها و سیلهای زیادی در تاریخ 21/3/2014 میشود؛
ـ 1436 ق. خروج سفیانی، خراسانی و یمانی؛
ـ 2018 م، نزول حضرت مسیح(ع)؛
ـ 2019 خداوند ایالات متّحدة آمریکا را با دو طوفان و با یک سیارة کوچک (شهاب سنگ) نابود و ویران میکند.
3.
فارس فقیه، در جزوهای که تحت عنوان «أنت الان فی عصر الظّهور؛ تو، اکنون
در عصر ظهوری» تهیه کرده، نام شخصیّتهای دوران ظهور مانند خراسانی،
یمانی، شعیب بن صالح و ... را مشخّص کرده، برخی از شخصیّتهای کنونی را با
آن تطبیق داده و آنها را یمانی، خراسانی و... دانسته است. وی همچنین جزوة
دیگری به نام «جمیع الأدیان تقول أنّه عصر ظهور؛ همة ادیان میگویند اکنون
دوران ظهور است» منتشر کرده است.
4. ماجد
المهدی، صاحب کتاب «بدأ الحرب الأمریکیة ضدّ الإمام المهدی(ع)» در مورد
تعیین زمان ظهور در فصلی از آن نوشته است: «آیا تعیین کردن زمان ظهور
مبارک ایشان، حرام و نهی شده است؟ روایتها و عقل این را نفی میکند». او
سپس به بررسی موضوع تعیین زمان ظهور میپردازد و میگوید: «حتّی
دشمنانمان، از نزدیک بودن زمان ظهور، آگاه هستند در حالی که ما میخواهیم
با دلایل واهی و نادرست، سر خود را مانند کبک زیر برف کنیم».2
5.
سیّد محمد علی طباطبایی در کتاب خود: «مائتان و خمسون علامة؛ دویست و
پنجاه نشانه»، زمانهایی را به عنوان سال ظهور مشخّص کرده است و در فصل
یازدهم آن، براساس محاسبة ابجدی زمان ظهور، گفته است: «اینها تنها
میتواند یک احتمال باشد».3
6. سیّد حسین
حجازی نویسندة کتابی با عنوان: «إستعدّوا فإنّ الظّهور قریب؛ آماده باشید،
ظهور نزدیک است»، نوشته است: «بدون اینکه تاریخی برای فرج تعیین کنیم، با
مطالعة این کتاب و پس از تأمل، اندیشه و درنگ به این نتیجه میرسیم که
زمان ظهور نزدیک است و به طور دقیقتر باید بگوییم که حتّی سالمندان ما هم
باید آروزی دیدار مولایمان را در زمان حیات خود داشته باشند».
تعیین کردن زمان ظهور یا نشانههای آن، در بین اهل سنّت نیز مصادیقی داشته است؛ ازجمله:
7.
احمد عبدالله زکی عمیش5 در مصر، در کتاب خود: «إنّ المهدی المنتظر علی قید
الحیاة؛ مهدی منتظر در قید حیات است» 12 دلیل ذکر کرده که براساس آن، مهدی
موعود اسلامی، در قید حیات است. او در کتاب خود، سال 1430 ق. را سال قیام
مهدی(ع) میداند. وی گفته است حداکثر تا سال 1430 ق. مهدی امین خروج
میکند.6
8. بسّام نهاد جراد، در فلسطین،
در کتابی تحت عنوان: «زوال اسرائیل عام 2022 نبوءة أم صدف رقمیة» مسئلة
نابودی اسرائیل را در سال 2022 م. با ظهور امام مهدی(ع) مرتبط میداند.
دلایل تعیین کنندگان زمان ظهور:
تعیینکنندگان وقت ظهور هیچگونه ایرادی برای تعیین زمان ظهور نمیبینند، نه حرمتی و نه هیچگونه نهیای. آنها میگویند:
1.
احادیث و روایات شریفهای که تعیین زمان ظهور را نهی میکنند، عام و مطلق
نیستند، بلکه منظور آنها تکذیب کسانی است که توقیت را به اهلبیت(ع) نسبت
میدهند و درحقیقت، توقیت منسوب به ایشان(ع) به دروغ را نهی کرده است.
یعنی کسانی که زمانی برای ظهور تعیین میکنند، صرفاً اگر آن زمان و گفتة
خود را به اهلبیت(ع) نسبت دهند، دروغگو هستند، زیرا امامان(ع) در گذشته،
زمانی برای آن مشخّص نکردهاند و در آینده نیز زمانی را تعیین نمیکنند.
2.
روایتی وجود دارد که ثابت میکند ائمّة اهلبیت(ع) زمان ظهور را بیان
کردهاند، خداوند بداء پیش آورده و زمان ظهور را تغییر داده است. به
عنوان مثال، در روایتی آمده است: «ابوحمزة ثمالی گفت: از امام محمّد باقر
شنیدم، فرمود: ای ثابت، خداوند، زمان این امر را در سال 70 هجری تعیین
کرده بود، زمانی که حسین(ع) کشته شد، امّا غضب خداوند شدّت یافت و آن را
به سال 140 به تأخیر انداخت، هنگامی که ما در مورد آن با شما سخن میگوییم
شما آن را منتشر و فاش میکنید و پرده و نقاب را برمیدارید و به همین
دلیل، خداوند پس از آن، زمانی را معین نفرموده است. ابوحمزه میگوید: در
مورد آن با امام جعفر صادق(ع) سخن گفتم و ایشان فرمود: «درست است،
اینگونه بوده است».8 این روایت روشن و صریح است و همانگونه که ماجد
المهدی میگوید، اگر توقیت و تعیین زمان ظهور، حرام یا ممنوع بود، آیا
امکان دارد معصومی مرتکب فعل حرام و ممنوع شده باشد؟
3.
روایات زیادی از اهلبیت(ع) نقل شده که مردم را از نامگذاری یا نام بردن
امام زمان(ع) نهی میکند و از روایات مختلف درمییابیم که حتّی بردن نام
امام مهدی(ع) نیز ممنوع و نهی شده و از نظر شرعی حرام است9. جدا از این،
یک روایت وجود دارد که افرادی را که در میان مردم نامی بر او میگذارند
لعن کرده است. با توجّه به این مطالب، باید گفت همة ما ملعون هستیم زیرا
ما شب و روز نامهایی را برای ایشان به کار میبریم. در گردهمآییها، بر
منبر مسجدها و حسینیهها و در اینترنت، چه کسی از ما نام شریف ایشان را
نمیداند؟!
حال، ما چگونه میتوانیم این احادیث را با احادیث و روایات
زیادی از اهلبیت(ع) که نام امام مهدی(ع) را ذکر کردهاند، در کنار هم
بگذاریم؟ و حتّی یک حدیث اهلبیت از پیامبر(ص) نقل کردهاند که نام دوازده
امام بعد از خودشان را ذکر کرده است. با خواندن این حدیث متوجّه میشویم
که نام امام مهدی(ع) «محمد» بن امام حسن عسکری است و با توجّه به این،
توقیت را نیز میتوان از این باب دانست و آن را جایز شمرد.
4.
شیخ کلینی در کتاب «الکافی» هشت باب را به صاحبالزّمان(ع) اختصاص داده که
ششمین باب تحت عنوان «مکروه بودن توقیت» است. کلینی در این باب، دو خبر از
امام باقر(ع) و پنج خبر از امام جعفر صادق(ع) در نفی مسئلة توقیت ظهور
امام ذکر کرده امّا چرا تعیین زمان ظهور را مکروه دانسته است، نه حرام؟
ماجد المهدی سؤال میکند: چرا شیخ کلینی این باب را تحت عنوان مکروه بودن
توقیت آورده نه حرام و ممنوع بودن توقیت؟
نهی توقیت؛ روایات و عقل
برخی
ادّعا میکنند که تعیین زمان ظهور امام(ع) امکانپذیر است. با پژوهش و
بررسی ادلّة شرعی و عقلی، در مییابیم که نهی توقیت از جمله اموری است که
در بسیاری از اخبار و روایات بر آن تأکید و توصیه شده است که اعلام زمان
ظهور، امری الهی است. از برخی اخبار اینگونه دریافت میشود که هر کس
زمانی برای ظهور آن حضرت معین کند، در حقیقت در علم خداوند شریک شده است
امّا باید دانست، حکمت الهی چنین اقتضا کرده که زمان ظهور ناشناخته و
نامعلوم و از مردم پوشیده باشد؛ همانند امور دیگر مانند شب قدر یا زمان
مرگ. علّت نهی توقیت یا تعیین و مشخّص کردن روز ظهور، به وجود حکمتی الهی
و اسرار زیادی باز میگردد که سیره و زندگینامة ایشان را در بر گرفته
است، مانند مسئلة غیبت. با توجّه به این، از نظر نگارنده راز اصلی توقیت،
این است که از امور غیبی است. به همین دلیل، ما در ادامة این پژوهش در
شمارههای بعدی سعی میکنیم برخی از حکمتها و دلایل نهی توقیت و راز
پوشیده نگاه داشتن زمان ظهور را برای خوانندگان گرامی، روشن سازیم.
مجتبی الساده
مترجم: سیّد شاهپور حسینی
ماهنامه موعود شماره109
پینوشتها:
1.
پژوهش ارائه شده در اوّلین کنفرانس علمی در مورد امام مهدی(ع) که مرکز
الدراسّات التخصیصیـ[ فی الامام المهدی(ع) در تاریخ 22 تموز 2007 در نجف
اشرف آن را برگزار کرد.
2. این پژوهش در تاریخ 10/12/2006 در سایت شبکة هجر الثقافیة منتشر شد.
3. مائتان و خمسون علامـ[، ص 184.
4. استعدوا فان الظهور قریب، ص 8.
5. منبع و اندیشمند مصری، دارندة مدرک لیسانس مطالعات اسلامی و زبان عربی، دانشکدة دارالعلوم، دانشگاه قاهره.
6. کتاب المهدی المنتظر علی قید الحیا\، مراجعه کنید دلیل دهم.
7.
مراجعه کنید کتاب: اقترب الظّهور؛ عبد محمّد حسن، ص 14 و پژوهش: هل
التوقیت للظهور المبارک محرم أو منهی عنه؟؟ الروایات و العقل ینفی هذا؛
ماجد المهدی، پایگاه اینترنتی شبکه هجر الثقافیة تاریخ 10/12/2006
8. غیبـ[ نعمانی، ص 197، غیبـ[ طوسی، ص 287، المعجم الموضوعی لأحادیث المهدی، ص 767.
9.
سیّد محمّد حسینی شیرازی در کتاب خود تحت عنوان الامام المهدی(ع) گفته
است: گفته شده ذکر نام ایشان در زمان غیبت جایز نیست، امّا سخن غیر متیقنی
است زیرا شرایط سیاسی زمان امام عسکری(ع) و پس از آن، اجازه ذکر نام شریف
ایشان را نمیداد زیرا عبّاسیان و امثال اینها، تلاش میکردند ایشان را از
یادها ببرند و ایشان را به قتل برسانند و تصوّر میکردند میتوانند نور
خداوند را خاموش کنند. امّا ظاهراً ذکر نام ایشان در این زمان جایز است.
هرچند تمام حکمتهای عدم ذکر نام ایشان در آن زمان برای ما روشن نشده است
جدا از این، در مورد حرمت نامگذاری و حرمت ذکر نام شریف ایشان نیز اختلاف
نظر وجود دارد. در دوران متأخر، مشهور این است که ذکر نام ایشان جایز است
و حرمت نامگذاری مربوط به زمان غیبت صغرا است و آن هم علل داشته که ما آن
را ذکر کردیم. به نظر ایشان، آنگونه که در موسوعة الفقه، ج 93، کتاب
المحرمات، ص 198 آمده: تسمیّة امام غایب(ع)، به نام محمد، ظاهراً نام
بردن از ایشان با این نام حرام نیست، قول به حرام بودن آن مشکل است هر چند
احتیاط در ترک آن است.
10. کمالالدّین، ص 440.
منبع:سایت موعودhttp://mouood.org/content/view/10187/3
در این روزها، نویسندگان زیادی اقدام به مشخّص کردن زمان ظهور امام
زمان(ع) کردهاند. این خود، نشاندهندة اشتیاق و لحظهشماری مردم برای
زودتر تحقّق یافتن بشارتهای نبوی(ص) است که طبق آن، صفحات تاریخ دگرگون
میشود و جهت حرکت بشریّت را از ستم و بیعدالتی به سمت عدالت و دادپروری
تغییر میدهد. این کار، یا از عشق زیادشان به حضرت بقیّـةالله(ع) سرچشمه
میگیرد یا از ناآگاهی آنها از حقایق واقعی.
حقیقتی که باید بدان توجّه داشت، این است که ائمة
اهلبیت(ع) با وجود آنکه بسیار، از امام مهدی(ع) سخن گفته و ویژگیهای
دوران ایشان و نشانههای ظهورش را برشمردهاند، امّا از بیان زمان ظهور
خودداری کرده و حتّی مردم را از مشخّص کردن زمان خاصّی برای ظهور ایشان،
نیز نهی کردهاند. امامان(ع) به ما دستور دادهاند، هر کس را که از زمان
ظهور خبر میدهد، تکذیب کنیم، زیرا زمان ظهور یکی از اسرار الهی است که
خداوند بزرگ، با حکمتی، آن را از مردم پوشیده و پنهان نگاه داشته است.
در زیر برخی نمونههای توقیت و تعیین کردن زمان ظهور را بیان میکنیم:
1.
عبد محمّد حسن، در کتاب خود: «اقترب الظّهور» با استناد به برخی احادیث
اهلبیت(ع) و تطبیق آن با اوضاع و احوال جهان مینویسد: «زمان ظهور امام
نزدیک شده است و امام در روز شنبه 10 محرم سال 1429 ق. برابر با 19 ژانویة
2008 م. ظهور میکند». او در کتاب خود، به برخی نشانههای پیش از ظهور و
زمان روی دادن آن اشاره میکند. از جمله:
ـ 18 ژوئن تا 24 ژوئن 2007، بارش بسیار زیاد باران؛
ـ 21 جولای 2007، روز جمعه، روز خروج سفیانی؛
ـ 4 اکتبر 2007، شب جمعه در شب قدر، صیحه و ندای آسمانی با صدای جبرئیل؛
ـ 19 دسامبر 2007، کشتار کوفه به دست سفیانی؛
ـ 3 ژانویه 2008، کشته شدن نفس زکیّه در مکّه؛
ـ 24 ژانویه 2008، خسف بیداء؛
ـ اوّل اکتبر 2008، نزول حضرت عیسی(ع)؛
ـ 17 اکتبر 2008، فتح قدس.
2.
جابر البلوشی، در کتاب خود: «ظهور الامام المهدی(ع) عام 2015 م. نبوءةٌ
قرآینة» ظهور امام(ع) را در روز شنبه، دهم ماه محرم سال 1437 ق. بر اساس
علم اعداد و حروف و با توجّه به آیات قرآن دانسته است. او بسیاری از حوادث
ظهور و وقت وقوع آن را بیان کرده است، از جمله:
ـ 2010 م، ترسیم مرزهای همیشگی اسرائیل، خروج آمریکاییها و انگلیسیها از عراق؛
ـ
2014 م، یک سیارة بزرگ به زمین برخورد میکند و باعث به وجود آمدن
طوفانها، زمینلرزهها و سیلهای زیادی در تاریخ 21/3/2014 میشود؛
ـ 1436 ق. خروج سفیانی، خراسانی و یمانی؛
ـ 2018 م، نزول حضرت مسیح(ع)؛
ـ 2019 خداوند ایالات متّحدة آمریکا را با دو طوفان و با یک سیارة کوچک (شهاب سنگ) نابود و ویران میکند.
3.
فارس فقیه، در جزوهای که تحت عنوان «أنت الان فی عصر الظّهور؛ تو، اکنون
در عصر ظهوری» تهیه کرده، نام شخصیّتهای دوران ظهور مانند خراسانی،
یمانی، شعیب بن صالح و ... را مشخّص کرده، برخی از شخصیّتهای کنونی را با
آن تطبیق داده و آنها را یمانی، خراسانی و... دانسته است. وی همچنین جزوة
دیگری به نام «جمیع الأدیان تقول أنّه عصر ظهور؛ همة ادیان میگویند اکنون
دوران ظهور است» منتشر کرده است.
4. ماجد
المهدی، صاحب کتاب «بدأ الحرب الأمریکیة ضدّ الإمام المهدی(ع)» در مورد
تعیین زمان ظهور در فصلی از آن نوشته است: «آیا تعیین کردن زمان ظهور
مبارک ایشان، حرام و نهی شده است؟ روایتها و عقل این را نفی میکند». او
سپس به بررسی موضوع تعیین زمان ظهور میپردازد و میگوید: «حتّی
دشمنانمان، از نزدیک بودن زمان ظهور، آگاه هستند در حالی که ما میخواهیم
با دلایل واهی و نادرست، سر خود را مانند کبک زیر برف کنیم».2
5.
سیّد محمد علی طباطبایی در کتاب خود: «مائتان و خمسون علامة؛ دویست و
پنجاه نشانه»، زمانهایی را به عنوان سال ظهور مشخّص کرده است و در فصل
یازدهم آن، براساس محاسبة ابجدی زمان ظهور، گفته است: «اینها تنها
میتواند یک احتمال باشد».3
6. سیّد حسین
حجازی نویسندة کتابی با عنوان: «إستعدّوا فإنّ الظّهور قریب؛ آماده باشید،
ظهور نزدیک است»، نوشته است: «بدون اینکه تاریخی برای فرج تعیین کنیم، با
مطالعة این کتاب و پس از تأمل، اندیشه و درنگ به این نتیجه میرسیم که
زمان ظهور نزدیک است و به طور دقیقتر باید بگوییم که حتّی سالمندان ما هم
باید آروزی دیدار مولایمان را در زمان حیات خود داشته باشند».
تعیین کردن زمان ظهور یا نشانههای آن، در بین اهل سنّت نیز مصادیقی داشته است؛ ازجمله:
7.
احمد عبدالله زکی عمیش5 در مصر، در کتاب خود: «إنّ المهدی المنتظر علی قید
الحیاة؛ مهدی منتظر در قید حیات است» 12 دلیل ذکر کرده که براساس آن، مهدی
موعود اسلامی، در قید حیات است. او در کتاب خود، سال 1430 ق. را سال قیام
مهدی(ع) میداند. وی گفته است حداکثر تا سال 1430 ق. مهدی امین خروج
میکند.6
8. بسّام نهاد جراد، در فلسطین،
در کتابی تحت عنوان: «زوال اسرائیل عام 2022 نبوءة أم صدف رقمیة» مسئلة
نابودی اسرائیل را در سال 2022 م. با ظهور امام مهدی(ع) مرتبط میداند.
دلایل تعیین کنندگان زمان ظهور:
تعیینکنندگان وقت ظهور هیچگونه ایرادی برای تعیین زمان ظهور نمیبینند، نه حرمتی و نه هیچگونه نهیای. آنها میگویند:
1.
احادیث و روایات شریفهای که تعیین زمان ظهور را نهی میکنند، عام و مطلق
نیستند، بلکه منظور آنها تکذیب کسانی است که توقیت را به اهلبیت(ع) نسبت
میدهند و درحقیقت، توقیت منسوب به ایشان(ع) به دروغ را نهی کرده است.
یعنی کسانی که زمانی برای ظهور تعیین میکنند، صرفاً اگر آن زمان و گفتة
خود را به اهلبیت(ع) نسبت دهند، دروغگو هستند، زیرا امامان(ع) در گذشته،
زمانی برای آن مشخّص نکردهاند و در آینده نیز زمانی را تعیین نمیکنند.
2.
روایتی وجود دارد که ثابت میکند ائمّة اهلبیت(ع) زمان ظهور را بیان
کردهاند، خداوند بداء پیش آورده و زمان ظهور را تغییر داده است. به
عنوان مثال، در روایتی آمده است: «ابوحمزة ثمالی گفت: از امام محمّد باقر
شنیدم، فرمود: ای ثابت، خداوند، زمان این امر را در سال 70 هجری تعیین
کرده بود، زمانی که حسین(ع) کشته شد، امّا غضب خداوند شدّت یافت و آن را
به سال 140 به تأخیر انداخت، هنگامی که ما در مورد آن با شما سخن میگوییم
شما آن را منتشر و فاش میکنید و پرده و نقاب را برمیدارید و به همین
دلیل، خداوند پس از آن، زمانی را معین نفرموده است. ابوحمزه میگوید: در
مورد آن با امام جعفر صادق(ع) سخن گفتم و ایشان فرمود: «درست است،
اینگونه بوده است».8 این روایت روشن و صریح است و همانگونه که ماجد
المهدی میگوید، اگر توقیت و تعیین زمان ظهور، حرام یا ممنوع بود، آیا
امکان دارد معصومی مرتکب فعل حرام و ممنوع شده باشد؟
3.
روایات زیادی از اهلبیت(ع) نقل شده که مردم را از نامگذاری یا نام بردن
امام زمان(ع) نهی میکند و از روایات مختلف درمییابیم که حتّی بردن نام
امام مهدی(ع) نیز ممنوع و نهی شده و از نظر شرعی حرام است9. جدا از این،
یک روایت وجود دارد که افرادی را که در میان مردم نامی بر او میگذارند
لعن کرده است. با توجّه به این مطالب، باید گفت همة ما ملعون هستیم زیرا
ما شب و روز نامهایی را برای ایشان به کار میبریم. در گردهمآییها، بر
منبر مسجدها و حسینیهها و در اینترنت، چه کسی از ما نام شریف ایشان را
نمیداند؟!
حال، ما چگونه میتوانیم این احادیث را با احادیث و روایات
زیادی از اهلبیت(ع) که نام امام مهدی(ع) را ذکر کردهاند، در کنار هم
بگذاریم؟ و حتّی یک حدیث اهلبیت از پیامبر(ص) نقل کردهاند که نام دوازده
امام بعد از خودشان را ذکر کرده است. با خواندن این حدیث متوجّه میشویم
که نام امام مهدی(ع) «محمد» بن امام حسن عسکری است و با توجّه به این،
توقیت را نیز میتوان از این باب دانست و آن را جایز شمرد.
4.
شیخ کلینی در کتاب «الکافی» هشت باب را به صاحبالزّمان(ع) اختصاص داده که
ششمین باب تحت عنوان «مکروه بودن توقیت» است. کلینی در این باب، دو خبر از
امام باقر(ع) و پنج خبر از امام جعفر صادق(ع) در نفی مسئلة توقیت ظهور
امام ذکر کرده امّا چرا تعیین زمان ظهور را مکروه دانسته است، نه حرام؟
ماجد المهدی سؤال میکند: چرا شیخ کلینی این باب را تحت عنوان مکروه بودن
توقیت آورده نه حرام و ممنوع بودن توقیت؟
نهی توقیت؛ روایات و عقل
برخی
ادّعا میکنند که تعیین زمان ظهور امام(ع) امکانپذیر است. با پژوهش و
بررسی ادلّة شرعی و عقلی، در مییابیم که نهی توقیت از جمله اموری است که
در بسیاری از اخبار و روایات بر آن تأکید و توصیه شده است که اعلام زمان
ظهور، امری الهی است. از برخی اخبار اینگونه دریافت میشود که هر کس
زمانی برای ظهور آن حضرت معین کند، در حقیقت در علم خداوند شریک شده است
امّا باید دانست، حکمت الهی چنین اقتضا کرده که زمان ظهور ناشناخته و
نامعلوم و از مردم پوشیده باشد؛ همانند امور دیگر مانند شب قدر یا زمان
مرگ. علّت نهی توقیت یا تعیین و مشخّص کردن روز ظهور، به وجود حکمتی الهی
و اسرار زیادی باز میگردد که سیره و زندگینامة ایشان را در بر گرفته
است، مانند مسئلة غیبت. با توجّه به این، از نظر نگارنده راز اصلی توقیت،
این است که از امور غیبی است. به همین دلیل، ما در ادامة این پژوهش در
شمارههای بعدی سعی میکنیم برخی از حکمتها و دلایل نهی توقیت و راز
پوشیده نگاه داشتن زمان ظهور را برای خوانندگان گرامی، روشن سازیم.
مجتبی الساده
مترجم: سیّد شاهپور حسینی
ماهنامه موعود شماره109
پینوشتها:
1.
پژوهش ارائه شده در اوّلین کنفرانس علمی در مورد امام مهدی(ع) که مرکز
الدراسّات التخصیصیـ[ فی الامام المهدی(ع) در تاریخ 22 تموز 2007 در نجف
اشرف آن را برگزار کرد.
2. این پژوهش در تاریخ 10/12/2006 در سایت شبکة هجر الثقافیة منتشر شد.
3. مائتان و خمسون علامـ[، ص 184.
4. استعدوا فان الظهور قریب، ص 8.
5. منبع و اندیشمند مصری، دارندة مدرک لیسانس مطالعات اسلامی و زبان عربی، دانشکدة دارالعلوم، دانشگاه قاهره.
6. کتاب المهدی المنتظر علی قید الحیا\، مراجعه کنید دلیل دهم.
7.
مراجعه کنید کتاب: اقترب الظّهور؛ عبد محمّد حسن، ص 14 و پژوهش: هل
التوقیت للظهور المبارک محرم أو منهی عنه؟؟ الروایات و العقل ینفی هذا؛
ماجد المهدی، پایگاه اینترنتی شبکه هجر الثقافیة تاریخ 10/12/2006
8. غیبـ[ نعمانی، ص 197، غیبـ[ طوسی، ص 287، المعجم الموضوعی لأحادیث المهدی، ص 767.
9.
سیّد محمّد حسینی شیرازی در کتاب خود تحت عنوان الامام المهدی(ع) گفته
است: گفته شده ذکر نام ایشان در زمان غیبت جایز نیست، امّا سخن غیر متیقنی
است زیرا شرایط سیاسی زمان امام عسکری(ع) و پس از آن، اجازه ذکر نام شریف
ایشان را نمیداد زیرا عبّاسیان و امثال اینها، تلاش میکردند ایشان را از
یادها ببرند و ایشان را به قتل برسانند و تصوّر میکردند میتوانند نور
خداوند را خاموش کنند. امّا ظاهراً ذکر نام ایشان در این زمان جایز است.
هرچند تمام حکمتهای عدم ذکر نام ایشان در آن زمان برای ما روشن نشده است
جدا از این، در مورد حرمت نامگذاری و حرمت ذکر نام شریف ایشان نیز اختلاف
نظر وجود دارد. در دوران متأخر، مشهور این است که ذکر نام ایشان جایز است
و حرمت نامگذاری مربوط به زمان غیبت صغرا است و آن هم علل داشته که ما آن
را ذکر کردیم. به نظر ایشان، آنگونه که در موسوعة الفقه، ج 93، کتاب
المحرمات، ص 198 آمده: تسمیّة امام غایب(ع)، به نام محمد، ظاهراً نام
بردن از ایشان با این نام حرام نیست، قول به حرام بودن آن مشکل است هر چند
احتیاط در ترک آن است.
10. کمالالدّین، ص 440.
منبع:سایت موعودhttp://mouood.org/content/view/10187/3