واکنش های پرخاش گرانه و بسیج تمام عیار لشکر سایت ها و روزنامه ها و منتقدین بر علیه یک سریال به قول آقایان ضعیف و دیده نشده توسط مخاطبان چه دلایلی می تواند داشته باشد؟اگر این سریال اینقدر ضعیف و کم محتوا و بی مخاطب بوده پس این همه جلز ولز و هتاکی و خط و نشان کشیدن به جای نقد کارشناسانه برای چیست؟یعنی داغ استقبال چندین میلیونی از اخراجی ها در سینما و رکورد استقبال دو میلیون نسخه ای از آن و پر مخاطب ترین فیلم سینمائی نوروزی شدن آن بعد از این همه دیده شدن اینقدر عمیق است که اثر یک کارگردان در دو مدیوم مختلف سینما و تلویزیون به هم دوخته شود تا در یک میدان بدون معیار سنجش مانند فروش بلیط خود را به دیگر سریال ها بدوزند تا تحقیر تیر های به سنگ خورده قبلی خود را علی رغم همه دوپینگ های سینمائی التیام بخشند؟
مگر چه چیزی را از دست داده اند که اینقدر برایشان گران آمده و به جای نقد تهدید می کنند که فلانی باید از سینما و تلویزیون برود؟
کسانی که شعار تحمل مخالف می دادند و می گفتند حاضریم تا جانمان را بدهیم تا مخالفمان حرف بزند چگونه عصبانیت بر عقلانیت شان غلبه کرده که حاضر اند به هر وسیله ای متمسک شوند تا عصبانیت خود را تخلیه کنند و مخالفشان را خفه کنند؟که البته این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست.
آیا این حضور در سینماو تلوزیون و برخورد مثلا منتقدانه دوستان نشان نمی دهد از اول هم ژست روشنفکر بازی به خود می گرفتند و به آنچه که می گفتند اعتقادی نداشتند؟
البته در میان نقد ها و منتقدان ارزیابی های درستی وجود دارد که می تواند چراغ راه آینده باشد و اساسا هیچ کس نمی تواند کار خود را خالی از اشکال بداند.اما خطاب این سخن کسانی است که از نوشته هایشان بر می آید که با دندان به هم سائیدن به جای قلم دست به شمشیر برده اند. تعابیر هتاکانه و تحدید آمیز و تحقیر آمیز و این عصبانیت اجازه حتی دیدن درست را به آنها نداده است.
منبع:روزنامه جوان