امام خامنه ای:مغرور شدن آغاز انحراف است
مفتخر باشید به رأى مردم، مستظهر باشید به رأى مردم؛ اما مغرور نشوید، که اگر خداى نکرده غرور به سراغ ماها آمد، آن وقت انحرافها و انحطاطهاى گوناگونى را در پیش پاى خودمان خواهیم دید. مراقب باشید.
مفتخر باشید به رأى مردم، مستظهر باشید به رأى مردم؛ اما مغرور نشوید، که اگر خداى نکرده غرور به سراغ ماها آمد، آن وقت انحرافها و انحطاطهاى گوناگونى را در پیش پاى خودمان خواهیم دید. مراقب باشید؛ این از آن دامهاى بزرگ شیطان است. معمولاً بعد از پیروزىهاى بزرگ، خطرهاى بزرگ وجود دارد.
به گزارش فارس، بیانات رهبر معظم انقلاب همیشه بعنوان یک سند راهبردی برای مسئولان و معتقدان به نظام اسلامی باید باشد.
دیدار اعضای هیأت دولت در اولین جلسه با ایشان بعد از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری نیز خالی از این نکته نبود. بسیاری از نکاتی که مطرح میشود توسط ایشان اختصاص به هیئت دولت و دستگاه اجرایی ندارد و بلکه بایستی مورد توجه همه آحاد جامعه قرار گیرد.
مفتخر باشید به رأى مردم، مستظهر باشید به رأى مردم؛ اما مغرور نشوید، که اگر خداى نکرده غرور به سراغ ماها آمد، آن وقت انحرافها و انحطاطهاى گوناگونى را در پیش پاى خودمان خواهیم دید. مراقب باشید؛ این از آن دامهاى بزرگ شیطان است. معمولاً بعد از پیروزىهاى بزرگ، خطرهاى بزرگ وجود دارد.
به گزارش فارس، بیانات رهبر معظم انقلاب همیشه بعنوان یک سند راهبردی برای مسئولان و معتقدان به نظام اسلامی باید باشد.
دیدار اعضای هیأت دولت در اولین جلسه با ایشان بعد از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری نیز خالی از این نکته نبود. بسیاری از نکاتی که مطرح میشود توسط ایشان اختصاص به هیئت دولت و دستگاه اجرایی ندارد و بلکه بایستی مورد توجه همه آحاد جامعه قرار گیرد.
اکنون بخشی از توصیه های ایشان را در 16 شهریور 1388 که در جلسه با هیئت دولت ایراد شده را در ادامه میخوانید:
مغرور شدن، آغاز انحراف
باید همه شاکر باشیم. هر کسى که به این کشور علاقهمند است، هر کس به اسلام و عظمت اسلام علاقهمند است، هر کس دلبستهى امام بزرگوارمان هست، باید شکرگزار باشد این نعمت بزرگى را که خداى متعال به ما داد. شماها البته، بیشتر هم باید شکرگزار باشید که مسئولیت بر دوش شماست؛ بخصوص آقاى رئیس جمهور بیش از دیگران باید شکرگزار باشند. و هم شاکر باشید. هم مغتنم بشمارید و هم بر اثر این شکرگزارى، تواضعتان را بیشتر کنید. مفتخر باشید به رأى مردم، مستظهر باشید به رأى مردم؛ اما مغرور نشوید، که اگر خداى نکرده غرور به سراغ ماها آمد، آن وقت انحرافها و انحطاطهاى گوناگونى را در پیش پاى خودمان خواهیم دید. مراقب باشید؛ این از آن دامهاى بزرگ شیطان است. معمولاً بعد از پیروزىهاى بزرگ، خطرهاى بزرگ وجود دارد.
پیروزیها از آن خداست
ببینید، خرمشهر وقتى آزاد شد، خوب، خیلى پیروزى بزرگى بود - آنهائى که درست یادشان هست، سال 61، خیلى کار عظیمى بود؛ هم از لحاظ سیاسى مهم بود، هم از لحاظ نظامى بسیار پیچیده و مهم بود، هم از لحاظ اجتماعى و نگاه عمومى و دل مردم، چقدر مهم بود و تأثیر داشت. از همه جهت کار عظیمى بود. همه، از جاهاى مختلف آمدند. من آن وقت رئیس جمهور بودم. آقایان رؤساى جمهور چندین کشور، پنج شش تا، هفت تا کشور، آمدند اینجا با ما ملاقات کردند و صریحاً به ما گفتند که الآن دیگر وضع شما با گذشته فرق میکند؛ بعد از این فتح بزرگى که انجام گرفت. یعنى اینقدر ابعاد داخلى و خارجى این حادثه عظیم بود.
امام واقعاً یک معلم بود. امام یک معلم اخلاق بود. تا این حادثهى عظیم، با این عظمت، با این حجم پیدا شد، از همان ساعت اول تو خیابان اثرش در روحیهى مردم فهمیده شد، امام فوراً درد را احساس کرد، درمانش را بلافاصله داد: "خرمشهر را خدا آزاد کرد ". این معنایش این بود که فرماندهان مسلحى که این همه سختى کشیده بودند، این همه رنج برده بودند، آن خون دلها را خورده بودند، چقدر شهیدهاى خوب و بزرگ ما در همین فتح بیتالمقدس دادیم، بر اثر این همه مجاهدت، حالا این کار بزرگ انجام گرفته، اینها مغرور نشوند. سیاسیونى که در مساند قدرت نشستهاند، از این پیروزى بزرگى که در عرصهى سیاسى برایشان پیدا شد، بر اثر این حادثه مغرور نشوند: "و ما رمیت اذ رمیت و لکنّ اللَّه رمى "؛(2)
اهمیت دادن به قانون
نکتهى هفتمى که میخواهم توصیه بکنم، این است که دولت به قانون اهمیت بدهد. بله اینى که آقاى رئیس جمهور گفتند که همه باید قانون را رعایت کنند، بله مسلم است؛ مجلس، قوهى قضائیه، دستگاههاى گوناگون، باید قانون را رعایت کنند؛ به آنها هم ما توصیهى این را میکنیم، به شما هم توصیه میکنیم. قانون را دقیق رعایت کنید. خوب، حالا بعضى از منتقدین دولت گفتند که دولت قانون را رعایت نمیکند. آقاى رئیس جمهور هم در جواب گفتند که نه، این دولت قانونگراترین دولتهاست. این، 2 تا ادعا شد؛ 2 طرف قضیه. باز من این جا کار ندارم که کدام طرف ترجیح دارد، کدام طرف ترجیح ندارد. من میخواهم به شما عنوان مسئولین مجریهى کشور سفارش اکید بکنم که به قانون اهمیت بدهید.
اگر چنانچه ما اینجا قانون را در مسئلهاى خاص شکستیم و عمل نکردیم، صرفاً این نیست که یک قانون نقض شده باشد؛ بلکه معنایش این است که یک راهى، یک خطى باز شد که این خط، دنباله خواهد داشت. کارِ قانونشکنى اینجورى است. اینجا که قانون نقض شد، نقض قانون یک فرصت تازهاى پیدا کرد که به وسیلهى دیگران انجام بگیرد. لذاست که به مسئلهى قانون، خیلى اهمیت بدهید.
سعه صدر در برابر انتقادها
نکتهى بعدى. براى شنیدن نقد، سینهى گشاده و روى باز و گوش شنوا داشته باشید. هیچ ضرر نمیکنید از اینکه از شما انتقاد کنند. البته این انتقادهائى که میشود، همه یک جور نیست. بعضىها به قصد اصلاح نیست، بلکه به قصد تخریب است؛ داریم مىبینیم دیگر؛ هم از مجموعه مطبوعات خودمان، هم پشتوانهى آنها. دهها رادیو و تلویزیون بیگانه و رسانهى عمومى و بینالمللى در اختیار حرفها و افکارى هست که بنایش بر تخریب است؛ یعنى هیچ بناى اصلاح ندارند. آنچه که نقل میکنند و ذکر میکنند، براى تخریب است. لذاست که واقعیت و غیر واقعیت و خلاف واقع و ضد واقع، همه چیز تویش است. گاهى یک چیز کوچک را بزرگ میکنند، گاهى یک چیزى که نبوده، به عنوان یک حقیقت مسلّم جلوه میدهند. اینها البته هست. این، تخریب است. لیکن در کنار اینها، نقد هم وجود دارد؛ نقدهاى مصلحانه، خیرخواهانه.
گاهى از سوى دوستان شماست، گاهى حتّى از سوى کسانى است که دوست شما و طرفدار شما هم نیستند؛ گاهى اینجورى است. به انسان یک نقدى میشود؛ عیبجوئىاى از انسان میشود، انتقادى میشود، که آن طرف هم دوست آدم نیست که آدم به اعتماد دوستى او بخواهد بگوید که خوب، ما گوش میکنیم. نه، دوست هم نیست، اما دشمن هم نیست؛ دشمنىاش هم ثابت نشده. لیکن نقد است؛ انتقاد است. آن را هم حتّى باید گوش کرد. شاید در خلال این نقدها حرفى وجود داشته باشد که به درد ما بخورد و باید به هر حال با سعهى صدر برخورد بشود.
توجه به نصایح علمای دینی
من این را اینجا خوب است عرض بکنم: نصیحت علماى دینى را قدر بدانید، مغتنم بشمارید. گاهى علماى دین، بزرگان دین، مراجع حتّى، نصایحى میکنند، دربارهى مسائلى توصیههائى میکنند؛ این را مغتنم بشمرید؛ اینها را حمل بر محبت و علاقهمندى بکنید. ما میدانیم، آقایان، بزرگان علمائى که هستند - حالا گوشه کنار کسانى بر خلاف این معنا باشند، او مورد محاسبهى ما نیست - و امروز در مناطق مختلف، در مراکز حوزههاى علمیهى بزرگ و در شهرستانها هستند، اینها همه طرفدار نظام جمهورى اسلامى و قدردان نظام جمهورى اسلامىاند.
مىبینند که نظام جمهورى اسلامى چقدر در جهت پیشرفت اهداف اسلامى کار کرده و دارد کار میکند و تلاش میکند، تلاشهاى شما را هم مىبینند، کمکهاى شما و خدمات شماها را هم دارند مشاهده میکنند. یک وقت توصیهاى میکنند، از روى علاقهمندى است، از روى دلسوزى است؛ اینها را خیلى باید قدر دانست. همچنین نخبگان دانشگاهها هم همین جور. بعضى از نخبگان دانشگاهها مردمان خیرخواهى هستند؛ ما مىبینیم. به بنده گاهى نامههائى مینویسند، من هم بحمداللَّه توفیق دارم، خیلى از این نامههائى که نخبگان و فرزانگان حوزه و دانشگاه به من مینویسند، نگاه میکنم و خودم میخوانم. اگر چه که نامه زیاد است، همهى نامهها را هم انسان نمیتواند بخواند، اما بسیارى از این نامههاى خاص را من بحمداللَّه توفیق پیدا کردهام و خواندهام؛ نگاه کردهام و مىبینم. انتقاد دارند؛ به بنده، به شما، به فلان کار، به فلان اقدام، به فلان تصمیم. ممکن است ایراد داشته باشند، اعتراض داشته باشند. ممکن است آن اعتراض به نظر ما وارد هم نباشد. یعنى حتّى انسان گاهى نامهاى را که میخواند، مىبیند که نه، این اشکالش وارد نیست؛ بر اثر بىاطلاعى از مثلاً فلان موضوع این اعتراض را کرده است که اگر اطلاع داشت، این اعتراض را نمیکرد.
اما یک جا هم در خلال حرفها انسان مىبیند که نه، یک نکتهى روشنى، یک حرف خوبى هست، انسان استفاده میکند. این ذهن فعالِ این انسان نخبه را، انسان براى خودش نگه دارد. شما وقتى از انتقاد او، از تذکر او استقبال کردى، در واقع ذهن او و فکر او را به عنوان یک پشتوانهاى براى خودتان نگه میدارى. او احساس میکند که میتواند کمک فکرى براى شما باشد. این همان راهى است که ما همیشه گفتیم بین خودتان و نخبگان باز کنید.
برچسب ها : امام خامنه ای , احمدی نژاد ,